اخبار فرهنگی

«بیهقی» مُد شد و تاریخش فراموش!

محمد دهگانی ، معتقد است که ماهیت نثر بیهقی فراموش شده است ، می گوید ، “خواندن بیهقی و تاریخ” بیهقی “مد شده است بیش از نیاز واقعی جامعه.

در مصاحبه ای با خبر فوری ، منتقد ادبی و نویسنده کتاب “حدیث خدا و بنده” (تحلیلی بر تاریخ بیهقی از منظر ادبی ، اجتماعی و روانشناختی) درباره آنچه که “تاریخ بیهقی” را پس از سالها بسیار مهم کرده است ، بحث می کند. وی تأثیر زبان و نثر آن را گفت: بیهقی هنوز یک زبان قدیمی است. خواندن بیهقی و بیهقی مد بیش از نیاز واقعی جامعه است. .

وی افزود: “تاریخ نویسان مدت زیادی است که به این امر توجه ندارند” ، و افزود که به نظر می رسد شخصیت تاریخی بیهقی فراموش شده است. ایرانی ها از نظر تاریخی به بیهقی نگاه می کردند ، اما ایرانی ها از نظر تاریخی توجه زیادی به بیهقی نکردند ، اما این متن از نظر تاریخی بسیار مهم است.

دهگانی ادامه داد: دوم ، آنچه مهم است هنوز نثر بیهقی نیست ، بلکه روش تاریخ نگاری وی و دیدگاهی است که در تاریخ نگاری داشته است. به نظر می رسد او در نوشتن تاریخ بسیار پیشرفته تر از مردم زمان خود ، چه در ایران و چه در سایر نقاط جهان است. جنبه دوم اهمیت بیهقی در این امر است. در مرحله سوم ، به روش روایت تاریخی او می رسیم که شامل ادبیات ، روشی که بیهقی از آن استفاده کرده و نثری که او به کار می برد ، که تاریخ بیهقی را به یک اثر ادبی تبدیل می کند. تاریخ بیهقی برای مورخان ، یعنی کسانی که با تاریخ ایران ، به ویژه تاریخ ایران پس از اسلام و به ویژه تاریخ ایران در زمان سامانیان و گزنویان سر و کار دارند ، بسیار مهم است. همچنین برای محققان در زمینه تاریخ نگاری و روش شناسی تاریخ اهمیت دارد. اما ثالثاً ، از نظر ادبی نیز مهم است. اما به نظر می رسد که ما دو جنبه اصلی ایران را کنار می گذاریم و به جنبه سوم می چسبیم.

وی سپس در مورد جنبه اجتماعی تاریخ بیهقی و ، در این زمینه ، زمان و تعمیم وی در طول تاریخ صحبت کرد: اصولاً این تعمیم های تاریخی چیزهای درستی نیستند. علاوه بر این ، بیهق ارتباط چندانی با جامعه زمان خود به معنای گسترده کلمه ندارد. مخاطبان او همه نیستند ، اما کسانی که در دادگاه هستند ، مانند دفترداران دادگاه ، درباریان و … البته در بعضی جاها به نظر می رسد که بیهقی در همه مکان ها و زمان ها مخاطبان گسترده تری دارد ، اما حقیقت این است که مخاطبان بیهقی مودب هستند و کارهای او او دائماً سعی می کند آن را از نظر آنها توجیه کند.

یک استاد سابق دانشگاه تهران با بیان اینکه نمی توان گفت بیهقی با جامعه سر و کار دارد و چنین چیزی به وی پیشنهاد نشده است ، گفت: او مورخ مدرن نیست که تاریخ اجتماعی را بنویسد. بنابراین ، در تاریخ آن ، شما تصویری کاملاً واضح از جامعه آن زمان ایران نمی بینید ، اما رفتار دادگاه ها ، تفکر و نگرش آنها را می بینید ، اما مردم عادی راهی ندارند و بیهقی خود نیز عضوی از همین طبقه بود. بنابراین ، بیهقی جهان را از منظر همان طبقه دید و بیش از این که نتوانست از قالب خود خارج شود. با این حال ، او یک هنرمند بود و از دیدگاه اخلاقی برخوردار بود ، و این باعث شد که تاریخ بیهقی از سایر تاریخ های نوشته شده در آن زمان متفاوت باشد. بیهق هیچ دیدگاه اجتماعی ندارد.

دهگانی با اشاره به اینکه کسانی که داستانهای تاریخ بیهقی را می نویسند غالباً آن را می خوانند: به قول خودشان ، داستان نویسان می خواهند فنون بیهقی را بیاموزند و از آنها استفاده کنند. همچنین علاقه مندان به تاریخ می خواهند ببینند که در آن روزها چه اتفاقی افتاده است. محققان تاریخ ایران ، به ویژه سلجوقیان ، همیشه به این کتاب علاقه مند بوده اند و کتاب بیهقی برای کسانی که در زمینه روش شناسی تاریخ نگاری فعالیت می کنند ، مهم است. البته ، مانند هر شاهکار – تاریخ بیهقی امروز یک شاهکار است – می توان یک داستان یا نمایشنامه را در مورد آن نوشت ، همانطور که تاکنون نوشته شده است. اما این تنها بیهقی نیست و برای همه شاهکارهای ادبی در جهان اتفاق می افتد.

در پاسخ به س ،ال ، نویسنده و محقق گفت که آیا بیهقی لیاقت عنوان “پدر نثر فارسی” را دارد یا نه: نه ، به هیچ وجه. این عنوان را نمی توان به شخص دیگری نسبت داد. مثل این است که بگوییم “پدر زبان فارسی” کیست. این داستان ها چیست که به ذهن خطور می کند؟! اکنون که به رودکی گفتیم “پدر شعر فارسی” ، آیا باید به دنبال “پدر نثر فارسی” نیز باشیم؟ و ما باید “پدر زبان فارسی” را پیدا کنیم. آنها داستان هستند و می توانند برای مردم عادی سودمند باشند. شکافی که از دل خلأ ناشی شد ، یافت نشد. در همان داستان او می گوید: “من مدیون معلم خود بونصر مشکان هستم” ، این بدان معنی است که یکی از استادان نثر بیهقی مسلمان ، بونسر مشکان است. مأموریت غزنوی مأموریت غزنوی یک سازمان بسیار بزرگ ، طولانی و قدرتمند بود که بیهقی از آن متولد شد و پشت سر آن یک تاریخ طولانی نهفته است. آنها خود وارث سامانیان هستند ، اگرچه دربار سامانیان عرب بودند ، اما محمود غزنوی آن را به فارسی ترجمه كرد. در آن سال ها زمانی فرا رسید که از زبان فارسی می توان به جای زبان عربی به عنوان زبان رسمی اداری استفاده کرد. متن شعر و نثر مقدم بر تنها اسمی بود که از بیهقی به ما رسیده است ، مانند ترجمه “تاریخ طبری” و تنها اسمی که قبل از “شاهنامه ابومنصوری” به ما رسیده و چند سال قبل از تولد بیهقی نوشته شده است. بنابراین ، در زمان بیهقی ، نثر فارسی برای به عهده گرفتن چنین وظیفه ای آماده و پرورش یافت. این متون در آن زمان کاملاً مورد استفاده قرار می گرفتند. ما در آن زمان ادبیات نداشتیم و همه آنچه در بیت یا نثر نوشته می شد برای استفاده بود و با بدنه فعال جامعه ارتباط داشت.

محمد دهگانی سپس به عمل به آیین بیهقی در تاریخ اشاره کرد و گفت: در آن زمان ، هیچ کس شعری نمی سرود ، نمی گفت شاعر است و کار او منتشر و فروخته می شود ، همه نوشته می شود ، در بدنه فعال جامعه استفاده می شود ، گاهی اوقات این بدن فعال قدرت و این دادگاه بود ، مانند اشعار دربار و رساله های استفاده شده در آنجا. آنها نمی خواستند یک اثر ادبی خلق کنند ، بیهقی همچنین نوشت تا تاریخ ظهور و سقوط سلسله Gaznavid را بنویسد ، او می دانست که این مسئولیت او است. به همین دلیل نام کتاب خود را “حدیث خدا و بنده” گذاشتم ، زیرا بیهقی می خواهد خدا از خودش محافظت کند. بهترین کار این است که تاریخ آنها را بنویسید. او از افتادن گازنویدا ابراز تأسف می کند و اظهار داشت که در آن روز پشیمان است. اما او خدایان خود را می پرستد.

اول نوامبر به عنوان “روز نثر فارسی” و “بیهقی” جشن گرفته می شود ، زیرا آنها آن را “پدر نثر فارسی” می نامند.

انتهای پیام