اخبار فرهنگی

دختری که با یک نقاشی، سفر کربلا را از امامزاده زینب خاتون(س) گرفت

زینب با نقاشی دختری از امامزاده کمون (علیه السلام) راهی کربلا شد

خبر فوری/ قم غرفه های نقاشی، برنده شدن جوایز غرفه های چادر بهاری گاهی برای کودکان بسیار گران است.

خیمه های طرح آرامش بهاری همه ساله در نوروز و همزمان با سراسر کشور در جوار بقاع متبرکه شهرها و شهرستان های مختلف کشور برپا می شود.
در این غرفه ها با حضور مبلغان معنوی به کودکان مضامین داده می شود یا از آنها خواسته می شود بر اساس ایده های خلاقانه خود نقاشی بکشند و سپس جایزه ای به رسم یادبود به آنها اهدا می شود اما در این بین برخی از کودکان از این جایزه راضی نیستند. و از صاحب آن مقبره و بارگاه هدیه ای گرانبهاتر طلب می کنند.
در نوروز 1401 در اردوگاه صلح بهار زینب خاتون و حرم هاشم در استان قم، دختری با دخترشان، پدر و مادری خوب و دختری بودند که همه آنها را به کربلا بردند.
ماجرا را پدر دختر گفت: در یک روز تعطیل معمولی با دخترمان که آن زمان مدرسه نمی رفت به همان مکان رفتیم و در غرفه نقاشی می کشیدیم و از او خواستیم که هر چه که دارد نقاشی کند. خواستم…” مال شما. او همچنین نقاشی های دیگری مربوط به سایر اعضای خانواده کشید، اما اولین موضوع او سابقه طولانی دارد.
وی ادامه می دهد: «در حرم این امامزاده نقاشی کشید و تعظیم کرد. اینطور بود تا اینکه شنیدیم در اربعین مرز به روی اخبار بسته است و هیچ زائری به عراق دسترسی ندارد. برای اینکه اراده کنیم و به امام حسین بگویم که ما آمدیم مرز و دیگر امکان ندارد، 200 هزار تومان از حسابم برداشتم که فقط هزینه گاز را بدهم و به مهران رفتم. جالب اینجاست که در مرز در هشت پاسگاه خودروهایی با بلوک غیربومی متوقف شده بود اما بدون مشکل عبور کردیم. جنب پل زائر سربازی به من گفت که مرز تازه باز شده، اگر می خواهی بروی همین الان اقدام کن، ماشین را کنار جاده پارک کردیم و سریع از مرز رد شدیم.
داستان زمانی جالب تر می شود که پدر دختر ادامه سفر خود به عراق را بازگو می کند. «وقتی از مرز ایران رد شدیم، دو ماشین را دیدیم که در آنجا منتظر زائران ایستاده بودند، بنابراین آنها اصرار داشتند که آنها را به کشتی ببرند و به زادگاهشان کوت ببرند، جایی که در دهه 40 از آنها پذیرایی بزرگی به سبک عراقی داشتند. ” او گفت. فردا از جیب و جیب ما یک ماشین لوکس کرایه کردند که ما را به عمود 799 مسیر نجف-کربلا رساند تا طبق برنامه سفر اربعین در کربلا بمانیم. وقتی به آنجا رسیدیم و زیارتمان تمام شد، شخصی به نام ابوعلی را دیدیم و او هم اصرار داشت که او را به خانه ببریم و سه روز مهمانش بودیم، سپس بدون اینکه بگذاریم ریال خرج کند، با او به کازینو رفتیم، او نیز برای ما سوغاتی خرید و “سپس ما را تا حد مجاز به حساب خود فرستاد.”
او می گوید: همه اینها را از حقیقت دخترمان می دانیم، با اخلاص کودکانه اش که آرزوهایش را نقاشی کرد و به آستان مقدس امامیه زینب خاتون سلام الله علیها و هاشم سلام بر او تقدیم کرد. ، شهرستان کهک.

انتهای پیام/