رمزگشایی از یک تشییع تاریخی


شهادت سید ابراهیم رازی دارد. گره‌خوردگی تشییع، در تهران با رستاخیز تشییع در تبریز، قم، مشهد و اصفهان رازی دارد، سفر آخر استانی‌اش به ولایت رضا رازی دارد. تولد نوی او در زادروز مولایش رازی دارد. هشت نفری که در روز ولادت امام هشتم شهید شدند، یعنی ولادت و ولایتی دیگر یافتند، سراپا راز است.

رمزگشایی از یک تشییع تاریخی

به گزارش خبر فوری، متن پیش رو یادداشتی به قلم احمد میراحسان، نویسنده و منتقد در جام جم است که در ادامه می‌خوانید: شهادتش در سوم ماه سوم سال سوم از قرن نو، رازی دارد. راز پنهان در دل این شهادت چیست؟ این رضوان الهی برای او از کدام سرچشمه جوشید؟ امام رضا(ع) جایزه کدام هم‌سنخی او و پیروی جانش را از نور محبت ولایت به او داد؟ و این ویژگی او، کدام میراث برای آینده ایران و انتخاب‌های نو ایرانیان و مسلمانان جهان است و چه معرفتی را با فریاد جار می‌زند؟خادم‌الرضا بود و سیرش را از جوار و آغوش امام حب، امام رئوف آغاز کرد و آخرین سفر استانی، سفر به جوار و آغوش امام رضا، امام محبت بود. محبت او کجا درخشان‌تر تجلی یافت؟ راز شهادت سید ابراهیم رئیسی چیست؟ او راُس چه بود؟ رئیس مقام و ریاست دنیایی بود؟ ملت ایران در برابر چنین پرسشی پوزخند می‌زند. ملت ایران با انزجار به حماقت دشمنان و شادی نفرت‌انگیزترین نوکران قدرت‌های جانی می‌نگرد که قلوب‌شان از مصالح خباثت و گناه و لجنزار مرداب عفن تشکیل شده است. روسای جمهور دنیا که فراوان‌اند و همگان جز به استثنا راز ندارند. ریاست شیطانی در دنیا آشکار و بی‌پرده‌پوشی است و کم نیستند رئیس‌جمهورهای شیطانی و نفس شیطنت‌بار و فاسد و پیروان شیاطین و دنیاپرستان و خائن به مردم خودشان .
   
رازی که در شهادت است
خدا وقتی می‌خواهد بنده محبوبش را جار بزند وحجت بر اهل جهان تمام کند، اوراکه شاهدوگواه پنهان راز معرکه هستی است، شهید می‌کند. یعنی او را جار می‌زند. درشهید رازی است،بهره رازگشایی رازش راآنان می‌برندکه عاشقانه در زندگی‌شان می‌خواهند شهید زندگی کنند و اراده، طلب وشوق شهادت دارند.این جار زدن خدا درحیات پیامبر خاتم‌الانبیا، محمدرسول‌ا… صلوات‌ا… علیه و آله به عهده او بود، او زبان خدا بود و شاهدبودن همه هستی‌اش را جارزد و نیزعلی(ع) را به فرمان خدا درغدیر جارزد وشهادت علی(ع) جان جهان فدایش او را جار زد ونام‌های۱۴ماه شاهد را، یعنی پیشروان وگواهان و ذخایر شهادت تا قیامت را جارزد و کار به تاخیر و غیبت آخرین کشید و او را با حیاتش جار زد. اولین شهید ولایت الهی علی، امیرالمومنین(ع) مولای اهل محبت و خدمت جانبازانه برای نجات مردم بود و با او فاطمه بود و حسن بود و حسین بود که این ماه، خود خورشید شهادت بود و ماهان شهادت فرزندان معصوم حسین بودند، علیهم‌السلام و شهادت‌های هولناک با زهر و قتل، میراث‌شان بود و نام‌های جانسوز از نحوه شهادت‌شان تا ابد طنین‌انداز شهادت حسین است که قیامت بپا کرده است تا در دنیا جان شهادت را زنده نگاه دارد و جار برند و تا قیامت، شهیدان محبت و خدمت برای نجات مردم را تا آسمان هفتم بالا ببرد. شهادت موسی‌بن‌جعفرها و علی‌بن‌موسی‌الرضاها و…، جار زدن خدا بود و برای رهایی مردم از ظلمات، خدا خود خودش را با این نام‌ها جار زد که شهادت‌شان جار زدن نام حسین علیه‌السلام است ‌و جار زدن حسین جار زدن خداست و توحید ناب و صدایی جهانی و جاودانه دارد.همه شهادت شیعیانش بعد از او جار زدن راز علی وفاطمه وحسن وحسین است واولیای معصوم وبس.و خدابا شهادت سید محمدعلی آل‌هاشم وحسین امیرعبداللهیان، یاران سید ابراهیم، سید خدمت به محرومان و مستضعفان و مردم مظلوم و دیگر شهدا، همراهان پاکش سید مالک رحمتی و سید مهدی موسوی و سید طاهر مصطفوی و محسن دریانوش و بهروز قدیمی و در کانون این مجمع الکواکب نام سیدابراهیم رئیسی را جار زد و نگذاشت دود دروغ و دخان شیطان، نامش را در تاریکی وانمودها و تهمت‌ها و خفقان شیطنت خفه کند و رازش را برملا کرد .
   
معیار اداره انقلابی و وفا به مردم
جوهر راز سید ابراهیم چیست؟ آن هسته و راز رازهای شهادتش چیست؟ در یک کلام: شدت محبت به معبود!شدت محبت او به معبودش است که ایمان زوال‌ناپذیر و عدالت‌خواهی و عشق به مردم مظلوم و محرومان و مستضعفان را معنا کرده و منبع این خدمت خستگی‌ناپذیر به مردم را رازگشایی می‌کند. خدمت او خدمت بی‌معرفت نبود و خستگی‌ناپذیری او کار کور مرد سیاسی و علم نبود که در خدمت ظلم و قدرتمندان و جهانخواران و قشر ممتاز و طبقه مسرف و مترف قرار گیرد. خدمت او خدمت بی‌تفاوت به ظالم و مظلوم نبود. منبعث از محبت پایا و مانایش به حق مطلق بود، به حق متعال. و تلاش جان‌نثارانه‌اش در خدمت به مردم و محرومان و فقرای اکناف ایران و دوردستان کوهستان و بیابان و کویر جز از این سرچشمه نمی‌جوشید.ایمان و خدمت به مردم برای او معنای قلبی داشت و او قلبی سلیم داشت و جان می‌داد و دل می‌داد به این ایمان و خدمت و راز انقلابی بودن او همین ایمان بود و این از محبت شدید او به همه هستی و آیات الهی و مخلوق مظلوم آفریدگار و پروردگارش می‌آمد. او با این عشق در تکلیف الهی‌اش می‌کوشید و در جهان با اهل فساد در زمین و ظلم و بیداد می‌رزمید ودر تغییر مناسبات سیطره سیاه ظالمان و کافران مفسد در ارض می‌جوشید و در سازمان ملل قرآن بر دست می‌گرفت و در ایران شیداسر و عاشق بی‌خستگی در کوه و بیابان و شهر به شهر علیه اداره بیعار و بی‌مسئولیت و بی‌محبت به مردم و بی‌تخصص چون شیربیشه ولایت وخدمت می‌غرید.این محبت از خدا می‌جوشید و تجلی‌اش در محبت شدید به رسول و آل پاک رسول‌خدا و درعشقش به علی و فاطمه وحسن و خصوصا به حسین تجلی یافته بود و به اولاد حسین؛ به‌ویژه محبت شدید و خدمت به علی‌بن موسی‌الرضا(ع) و عصاره‌اش شده بودجان دادن در راه آخرین انتظار از آل‌ا…، در جاده انتظار منتظر موعود عدل جهانی(عج) و سراپا و بی‌ملال وخستگی تحمل مشقت‌ها در راه رضای او تا سوختن و جان دادن با آغوش باز پذیرفتن‌. برای او نشان این عشق به خدا و اولیای خدا،محبت وخدمت به مردم بود.چرا شیاطین نباید از او منزجر باشند و حیاتش را بخواهند؟چنین محبت شدید بود که سرریز شده و مردم را در بر گرفته بود و ایمانش به خدا و خدمتش به مردم را تا پای مرگ معنی می‌کرد. او حالا خود معیار نحوه اداره انقلابی مملکت و جهان و وفا به مردم شده است. خدا او را جار زده است.
   
رئیسی حجت را تمام کرد
راز شهید سیدابراهیم این صدق در محبت بود. او همه اینها را در محبت به نظام ولایت فقیه این کانون مردمی ‌انقلاب اسلامی‌ گرد آورده بود ‌و روح انقلابی ناب او و سجایای مومنامه‌اش چنین پرورده انقلاب اسلامی‌ بود و با همه دل به امام(ره) و رهبری عزیز عشق می‌ورزید و از ولی‌فقیه خود در مقام جانشین امام زمانش در زمانه عسرت و غیبت با همه وجودش پیروی می‌کرد. این مهم‌ترین قوه ممیزه او از دیگر مسئولانی است که فاقد روحیه انقلابی هستند و راز بزرگی را فاش می‌کند:از اول انقلاب تا امروز نه‌فقط فرقی بین حزب شیطان و حزب خدا علنی شد، بلکه در گروه مسئولان اصولگرای نظام هم فرق و تفاوت ماهوی عاشقان و ماموران نیز برملا شد. اختلاف انقلابیون و بوروکرات‌ها و تکنوکرات‌ها در ۴۵سال تاریخ انقلاب اسلامی‌ در این تفاوت ریشه دارد. روحیه انقلابی و عشق به مردم و خدمت به مردم اخلاقیات مقاومت و خستگی‌ناپذیری و حس شدید مسئولیت و بی‌چشمداشتی از این طلب خشنودی خدا و از این محبت می‌آید. ما چه فراوان روسا، وکلا، وزرا، مدیران و مسئولان دیده‌ایم که سرسپرده شیطان، غرب و شرق نیستند، لیبرال و آمریکایی و فاسد و اشراف‌منش و رانتخوار و دزد بانفوذی شیطان در حکومت نیستند. به وظیفه خود عمل می‌کنند اما فاقد راز محبت شدید و دوست داشتن صادقانه مردم و شور خدمتگزاری و نوکری به امانت الهی و انجام دادن عالی تکالیف در سرپرستی ولی‌نعمتان خودند. بار امانت بر دوش سیدابراهیم محبت الهی را از خاندان خدا تا عیال خدا، مردم مظلوم جاری می‌ساخت.او از مردم بود و با مردم زیست و به مردم خدمت کرد و بر دوش مردم به آسمان پرکشید و برای همه از اولین امام‌رضا(ع) تا رئیس قوه قضاییه تا روُسای جمهور آینده و همه مسئولان حجت تمام کرد. خدا این راز را جار زد. حالا همه مردم‌ به راز کار تواُم با عشق الهی به مردم و روحیه واقعی انقلابی و جهادی در نظام جمهوری اسلامی‌معرفت یافته‌اند و سرشان کلاه نمی‌رود و توقع‌شان زیاد شده است‌. همه فقط کار انقلابی را قبول دارند و از مسئول خائن یا فضا و خودخواه روبرگردانند. آنان راه انقلاب اسلامی‌ را طلب می‌کنند.‌

انقلاب دوم، انقلاب خدمت
آیا عجیب نیست، این شاگرد مکتب بهشتی، شهادتش تبریز وقم ومشهد رابرانگیخت؟ دراین توفان نو شما دست و آیات الهی نمی‌بینید؟ آیا به یاد نمی‌آورید انقلاب اسلامی‌ نخست از قم و تبریزومشهد بپاخاست؟ و حالا ما با انقلاب دوم انقلاب خدمت به مردم در معماری نوین سرو کار داریم. ‌انقلاب طرد فساد و پاکسازی وانقلاب کار انقلابی وعلنی شدن مسیر ضد تفرعن و حرامخواری و رانتخواری و ضدبروکراتیسم تنبل و خودپرست و ضد تکنوکراتیسم اشرافی و ضد بی‌عدالتی در همه قوا از قضاییه تا مقننه و مجریه.آیا عجیب نیست کشته شدن در تاریخ ۰۳/۳/۳با خطبه۳۳۳نهج‌البلاغه اشارتی آشکاربه خصال او همچون یک موُمن دارد و موضوع خطبه امیرالموُمنین علیه‌السلام خصائل اهل ایمان به خدا وخدمت به مردم است و گویی درباره سید ابراهیم با ما حرف می‌زند و دارد او را معرفی می‌کند.حالا بهتر است آن مدعیان انقلابیگری بی ایمان به شالوده الهی انقلاب اسلامی ‌هم که مدعی دفاع ازجمهوری اسلامی ‌برابرقدرت جهانی سلطه هستند،بیدارشوندودریابند اشتباه سهمناک عدم پیروی ازحق وولایت حق و خدمتگزاران صدیق مردم و خودپرستانه وجاهلانه حمله به کسی چون شهیدرئیسی از چه وسوسه شیطانی بر می‌خیزد و از روح پرفتوح او طلب بخشش کنند و به خودسری متکبر و ایدئولوژی پوچ که به اسم دفاع از کارگر و زحمتکش به دام شیطان افتاده از حق می‌برند توبه کنند؛ و بدانند گسست از ولایت فقیه و یارانش نه راه سلامت عدالت‌خواهی که راه دوزخ جدایی از اهل حق و اهل بهشت در جهان است‌.
انتهای پیام