
خلاصه کتاب توسعه بایسته (استراتژی های ریاست جمهوری) ( نویسنده عباس محمدی اصل )
در میان آثار ارزشمند حوزه علوم اجتماعی و توسعه، کتاب «توسعه بایسته (استراتژی های ریاست جمهوری)» اثری بی بدیل از عباس محمدی اصل، نگاهی عمیق به فرآیند پیشرفت ملی و نقش رهبری در این مسیر ارائه می دهد. این کتاب، فراتر از تعاریف سنتی، به مفهوم توسعه بایسته می پردازد که برای فهم دقیق استراتژی های ملی ضروری است.
کتاب «توسعه بایسته (استراتژی های ریاست جمهوری)» که توسط عباس محمدی اصل نگاشته شده است، به بررسی جامع و چندوجهی مفهوم توسعه می پردازد و راهبردهای کلان برای پیشبرد آن در سطح یک کشور را از منظر حکمرانی، به ویژه نقش رئیس جمهور، مورد تحلیل قرار می دهد. این اثر، مروری بر تجربیات توسعه ای کشورهای مختلف جهان را در بستر نظریات علمی جای می دهد تا خواننده را با ابعاد گوناگون توسعه، فراتر از صرفاً شاخص های اقتصادی، آشنا سازد. نویسنده در این کتاب، رویکردی متفاوت به جریان گسترش و سازمان دهی توسعه ارائه می کند که می تواند در شرایط گوناگون، راهگشای سیاست گذاران و پژوهشگران باشد. نگاه جامع و تحلیل گرانه نویسنده، این کتاب را به منبعی ارزشمند برای درک پیچیدگی های توسعه پایدار و نقش تعیین کننده استراتژی های حکمرانی تبدیل می کند.
در دنیای امروز که بحث توسعه ملی و پیشرفت همه جانبه، دغدغه اصلی بسیاری از جوامع و دولت ها به شمار می رود، نیاز به تحلیل های عمیق و راهکارهای عملی بیش از پیش احساس می شود. کتاب «توسعه بایسته (استراتژی های ریاست جمهوری)» با تکیه بر دانش وسیع نویسنده در علوم اجتماعی و تجربه او در بررسی مدل های توسعه، دریچه ای نو به سوی فهم این پدیده پیچیده می گشاید. این اثر نه تنها به دانشجویان و پژوهشگران رشته های مرتبط با علوم سیاسی، جامعه شناسی و اقتصاد توسعه کمک می کند تا دیدگاهی جامع تر کسب کنند، بلکه برای کارشناسان و فعالان حوزه حکمرانی و سیاست گذاری نیز که به دنبال درک استراتژی های کلان و عملیاتی هستند، راهنمایی ارزشمند محسوب می شود. خوانندگانی که علاقه مند به مباحث پیشرفت کشور و نقش قوای مجریه در آن هستند، با مطالعه این کتاب به درک عمیق تری از چالش ها و فرصت های موجود در مسیر توسعه دست خواهند یافت و می توانند درک و تحلیل خود را از مفاهیم توسعه پایدار و حکمرانی ارتقا بخشند.
مفهوم توسعه بایسته از نگاه عباس محمدی اصل
عباس محمدی اصل در کتاب «توسعه بایسته (استراتژی های ریاست جمهوری)» به مفهوم توسعه، با دیدگاهی فراتر از شاخص های صرفاً اقتصادی نگاه می کند. او توسعه را به معنای پیشرفتی همه جانبه و متوازن تعریف می کند که تنها به بهبود وضعیت اقتصادی محدود نمی شود، بلکه ابعاد گسترده تر اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و نهادی یک جامعه را در بر می گیرد. این رویکرد، در تقابل با تصورات رایج از توسعه که عمدتاً بر رشد تولید ناخالص ملی یا درآمد سرانه متمرکز است، بر این اصرار دارد که پیشرفت واقعی، زمانی محقق می شود که تمام جنبه های زندگی جمعی و فردی انسان ها به سمت کمال و بهبود حرکت کند.
شاخص های کلیدی توسعه از دیدگاه محمدی اصل شامل کاهش فقر، بیکاری و نابرابری است. این سه محور، پایه های اصلی یک توسعه عادلانه و انسانی محسوب می شوند. علاوه بر این، او بر افزایش مشارکت سیاسی و عدالت اجتماعی تأکید می کند. این ابعاد نشان می دهند که توسعه، تنها یک فرآیند فنی یا اقتصادی نیست، بلکه نیازمند تحولات عمیق در ساختارهای قدرت، توزیع منابع و فرصت ها، و مشارکت فعال شهروندان در تصمیم گیری هاست. او باور دارد که جامعه ای که در مسیر توسعه گام برمی دارد، باید بتواند صدای همه اقشار خود را بشنود و فرصت های برابر برای رشد و بالندگی فراهم آورد.
یکی از مبانی فلسفی اساسی که نویسنده برای مفهوم توسعه بایسته مطرح می کند، سه رکن علم باوری، انسان باوری و آینده باوری است. علم باوری به معنای تکیه بر دانش، تحقیق و خردورزی در برنامه ریزی ها و تصمیم گیری هاست؛ بدین معنا که توسعه نمی تواند بدون درک و هضم اندیشه های جدید و ایجاد نهادهای مناسب برای عملیاتی کردن آن ها صورت پذیرد. انسان باوری بر محوریت کرامت انسانی، حقوق شهروندی و توانمندسازی افراد تأکید دارد؛ زیرا انسان، هم هدف و هم عامل توسعه است. آینده باوری نیز به معنای دیدگاهی بلندمدت و پایدار است که نه تنها نیازهای نسل حاضر، بلکه نیازهای نسل های آینده را نیز در نظر می گیرد و به پایداری محیط زیست و منابع طبیعی توجه ویژه ای دارد. این سه مبنا، توسعه را به فرآیندی پویا و اخلاق مدار تبدیل می کنند.
محمدی اصل فرآیند توسعه را یک فرآیند چندوجهی می داند که از تبادل دستاوردهای کارکردی خرده نظام ها مایه می گیرد. او این خرده نظام ها را مواردی چون پول، انرژی، فن، برنامه، سازمان، تعلق، یگانگی، ارتباطات، حقوق، تکثر، عقلانیت و نوسازی برمی شمارد. این بدین معناست که توسعه یک پازل بزرگ است که هر قطعه آن، که نماینده یک خرده نظام است، باید به درستی جای خود قرار گیرد و با سایر قطعات ارتباطی ارگانیک داشته باشد. او توسعه را «عزیمت همه جانبه نظری عملی و رو به کمال جامعه از سطوح پایین به سطوح بالای توانایی، کارآمدی، کیفیت، ابتکار، بهره وری، پیچیدگی آگاهی، خلاقیت، مهارت، لذت، فضیلت، سعادتمندی و اشتیاق نوسازی» تعریف می کند. این تعریف نشان دهنده عمق نگاه او به توسعه است که از جنبه های مادی فراتر رفته و به رشد معنوی و کیفی زندگی انسان ها نیز توجه دارد. این رویکرد، جامعه شناسی توسعه را با ابعاد عمیق تر روانشناختی و فلسفی ترکیب می کند تا تصویری کامل از پیشرفت ارائه دهد.
«توسعه یعنی عزیمت همه جانبه نظری عملی و رو به کمال جامعه از سطوح پایین به سطوح بالای توانایی، کارآمدی، کیفیت، ابتکار، بهره وری، پیچیدگی آگاهی، خلاقیت، مهارت، لذت، فضیلت، سعادتمندی، اشتیاق نوسازی.»
ساختار کتاب: سطوح تحلیل توسعه
کتاب «توسعه بایسته (استراتژی های ریاست جمهوری)» اثر عباس محمدی اصل، با ساختاری دقیق و طبقه بندی شده، به تحلیل سطوح مختلف توسعه می پردازد. این تقسیم بندی به خواننده کمک می کند تا پیچیدگی های فرآیند توسعه را در ابعاد گوناگون درک کند و ارتباط میان عوامل مختلف را تشخیص دهد. نویسنده با این رویکرد، تلاش می کند تا تصویری جامع و همه جانبه از توسعه ارائه دهد و نشان دهد که چگونه هر سطح، بر دیگری تأثیرگذار است و در نهایت، به شکل گیری یک توسعه پایدار و متعادل منجر می شود.
کلیات و مبانی نظری
در بخش کلیات و مبانی نظری، عباس محمدی اصل ابتدا به بررسی رویکرد کلی خود به تجربیات توسعه ای کشورهای مختلف جهان می پردازد. او معتقد است که با مطالعه و هم سویه سازی این تجربیات، می توان در غیاب شرایط مطلوب برای تحقق توسعه، به درک و دریافتی متفاوت از جریان گسترش و سازمان دهی آن دست یافت. این بخش، پایه های نظری و فکری کتاب را بنا می نهد و خواننده را با دیدگاه نویسنده نسبت به توسعه و چالش های آن آشنا می کند. مبانی نظری اساسی که نویسنده در طول کتاب به آن ها می پردازد، شامل نگاه سیستماتیک به جامعه، توجه به روابط متقابل بین خرده نظام ها، و تأکید بر نقش آگاهی و مشارکت همگانی در فرآیند توسعه است. او همچنین به این نکته اشاره می کند که توسعه یک فرآیند خطی نیست، بلکه نیازمند انعطاف پذیری و بازنگری مداوم است.
سطح فراکلان (شرایط فیزیکی-زیستی و واقعیات غائی)
در این سطح، نویسنده به بررسی تأثیر عوامل محیطی و زیستی بر فرآیند توسعه می پردازد. شرایط فیزیکی-زیستی، شامل جغرافیا، منابع طبیعی، اقلیم و محیط زیست، از جمله عواملی هستند که می توانند بستر یا مانعی برای توسعه پایدار باشند. او در این بخش، به تأثیرات متقابل انسان و طبیعت و لزوم توجه به پایداری محیط زیست برای تضمین توسعه درازمدت اشاره می کند. علاوه بر این، محمدی اصل به مفهوم «واقعیات غائی» می پردازد. این مفهوم به باورها، ارزش های بنیادی و نگرش های عمیق یک جامعه اشاره دارد که در نهایت، مسیر توسعه آن را شکل می دهند. این واقعیات غائی می توانند شامل جهان بینی، اخلاقیات جمعی و آرمان های یک ملت باشند که در ناخودآگاه جمعی ریشه دارند و بر انتخاب ها و تصمیم گیری ها در مسیر توسعه تأثیر می گذارند. درک این سطح، برای سیاست گذاران ضروری است تا برنامه های توسعه ای خود را با بستر فرهنگی و ارزشی جامعه همسو سازند.
سطح کلان
سطح کلان توسعه از نگاه عباس محمدی اصل، چهار بعد اصلی را در بر می گیرد که هر یک از اهمیت ویژه ای برخوردارند:
- اقتصاد و توسعه: رویکرد کتاب به شاخص های اقتصادی، تولید و درآمد تنها به جنبه های کمی محدود نمی شود. او به بهبود کیفیت و نه فقط استاندارد زندگی اشاره می کند. کاهش فقر، بیکاری و نابرابری از مهم ترین اهداف اقتصادی توسعه هستند. او تاکید دارد که پیشرفت اقتصادی باید به گونه ای باشد که رفاه عمومی را افزایش داده و توزیع عادلانه ثروت را به همراه داشته باشد.
- سیاست و حکمرانی: نقش نهادهای سیاسی و مشارکت سیاسی در توسعه از دیدگاه محمدی اصل حیاتی است. او معتقد است که توسعه نیازمند نهادهای قوی، شفاف و پاسخگو است که بتوانند زمینه را برای مشارکت فعال شهروندان در فرآیندهای تصمیم گیری فراهم آورند. سیاست گذاری عمومی و توسعه در این بخش مورد بررسی قرار می گیرد و نقش حکمرانی خوب در تسهیل فرآیند توسعه برجسته می شود.
- اجتماع و جامعه پذیری: تغییرات اساسی در ساختارهای اجتماعی و نهادی از اهمیت بالایی برخوردار است. توسعه نیازمند تغییر در عادات، رسوم و عقاید عمومی مردم است. این تغییرات باید به سمت افزایش عدالت اجتماعی، کاهش تبعیض و ارتقاء همبستگی اجتماعی حرکت کنند. جامعه پذیری در این بستر به معنای تربیت شهروندانی مسئولیت پذیر و مشارکت جو است که به توسعه پایدار کشور خود متعهد هستند.
- فرهنگ و گرایش های عمومی: تأثیر عادات، رسوم و عقاید عمومی بر توسعه، بُعدی است که اغلب نادیده گرفته می شود. محمدی اصل تأکید دارد که فرهنگ یک جامعه، بستر اصلی برای پذیرش یا عدم پذیرش ایده های توسعه ای است. گرایش های عمومی، نظام ارزشی و باورهای مشترک، نقش تعیین کننده ای در موفقیت یا شکست برنامه های توسعه ای ایفا می کنند. او معتقد است که توسعه باید با ارزش های فرهنگی جامعه هماهنگ باشد و به هویت جمعی احترام بگذارد.
سطح میانه
در سطح میانه، نویسنده به عواملی می پردازد که نقش واسطه ای بین سطوح کلان و خرد ایفا می کنند و در عملیاتی کردن استراتژی های توسعه اهمیت دارند:
- تکنولوژی و نوآوری: جایگاه فناوری در فرآیند توسعه بسیار برجسته است. او فناوری را ابزاری حیاتی برای افزایش بهره وری، بهبود کیفیت زندگی و ایجاد مزیت رقابتی در عرصه جهانی می داند. نوآوری نه تنها در حوزه های فنی، بلکه در حوزه های اجتماعی و مدیریتی نیز برای پیشبرد توسعه ضروری است.
- بوروکراسی و نظام اداری: نقش ساختارهای اداری و نهادی در اجرای برنامه های توسعه بسیار مهم است. یک بوروکراسی کارآمد، شفاف و بدون فساد، می تواند به عنوان موتور محرکه توسعه عمل کند. محمدی اصل به اهمیت اصلاحات اداری و حذف موانع بوروکراتیک برای تسهیل فرآیندهای توسعه ای تأکید می کند.
- آموزش و پرورش: اهمیت آموزش در ارتقاء آگاهی و مهارت های عمومی غیرقابل انکار است. آموزش و پرورش نه تنها نیروی انسانی متخصص را برای بازار کار فراهم می کند، بلکه به افزایش آگاهی عمومی، توانمندی های فردی و مشارکت مدنی نیز کمک می کند. سرمایه گذاری در آموزش، سرمایه گذاری در آینده توسعه است.
- نمادهای معرفتی: این مفهوم از دیدگاه نویسنده به سیستم های معنایی، زبان ها، ایدئولوژی ها و دانش های رایج در جامعه اشاره دارد که بر نحوه تفکر و عمل افراد تأثیر می گذارند. نمادهای معرفتی می توانند هم تسهیل کننده توسعه باشند و هم مانع آن. تغییر این نمادها در راستای پذیرش ایده های نو و علمی برای توسعه ضروری است.
سطح خرد
در نهایت، سطح خرد به عوامل فردی و روانشناختی می پردازد که در نهایت بر فرآیند توسعه تأثیر می گذارند:
- ارگانیسم رفتاری و شخصیت: تأثیر عوامل روانشناختی و فردی بر توسعه، یکی از نکات مهم کتاب است. خصوصیات شخصیتی افراد، نگرش ها، انگیزه ها و باورهای فردی، همگی در شکل گیری رفتار جمعی و پیشبرد یا توقف توسعه نقش دارند.
- الگوهای رفتاری: بررسی الگوهای رفتاری فردی و جمعی مؤثر بر توسعه، نشان می دهد که چگونه عادات، واکنش ها و تصمیم گیری های روزمره افراد، در مقیاس بزرگ تر به روندهای توسعه ای منجر می شوند. تغییر الگوهای رفتاری ناکارآمد و تقویت الگوهای مثبت، بخشی از فرآیند توسعه انسانی است.
شطرنج توسعه: استراتژی ها و راهکارهای پیشنهادی
عباس محمدی اصل در کتاب «توسعه بایسته (استراتژی های ریاست جمهوری)» مفهوم توسعه را به یک بازی شطرنج تشبیه می کند؛ یک بازی پیچیده که هر حرکت آن، تأثیرات بلندمدتی بر آینده خواهد داشت. این تشبیه، به خواننده این حس را القا می کند که دستیابی به توسعه، نیازمند فکری استراتژیک، برنامه ریزی دقیق و پیش بینی حرکت های بعدی است. او به این نکته اشاره می کند که برای پیشبرد توسعه، مکانیسم هایی برای تدارک و هدایت لازم است تا انرژی های گروهی جامعه به فعالیت های ارزنده و سازنده تبدیل شوند. این مکانیسم ها باید به گونه ای طراحی شوند که پتانسیل های موجود در جامعه را شناسایی کرده و آن ها را در مسیر صحیح هدایت کنند.
یکی از مهم ترین استراتژی های ریاست جمهوری که نویسنده بر آن تأکید می کند، سازمان دهی توانمندی های انسانی است. او معتقد است که ثروت واقعی یک ملت، در نیروی انسانی آن نهفته است. بنابراین، برنامه ریزی و مدیریت منابع انسانی، به منظور بهره برداری حداکثری از استعدادها و مهارت های افراد، از اهمیت بالایی برخوردار است. این سازمان دهی شامل آموزش و پرورش مناسب، ایجاد فرصت های شغلی، توانمندسازی افراد و فراهم آوردن بستری برای رشد و شکوفایی خلاقیت هاست. وقتی نیروی انسانی یک کشور به درستی سازمان دهی شود، توانایی آن برای مواجهه با فرصت ها و چالش ها به طرز چشمگیری افزایش می یابد. استراتژی های کلان برای عبور از موانع توسعه، نیازمند یک رویکرد جامع و همه جانبه هستند که در آن، تمامی ابعاد اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی در نظر گرفته شوند.
محمدی اصل به اهمیت مواجهه با فرصت ها و چالش ها در مسیر توسعه اشاره می کند. او تاکید دارد که یک رهبری توانمند باید قادر باشد فرصت های بالقوه را شناسایی کرده و از آن ها برای پیشبرد اهداف توسعه ای بهره ببرد. در عین حال، باید توانایی لازم برای مدیریت و غلبه بر چالش ها و موانعی که در این مسیر پدید می آیند، وجود داشته باشد. این چالش ها می توانند شامل مشکلات اقتصادی، بحران های اجتماعی، فشارهای بین المللی یا موانع فرهنگی باشند. استراتژی های ارائه شده در این کتاب، به دولت ها کمک می کند تا با دیدی واقع بینانه و آینده نگرانه، به تحلیل این فرصت ها و چالش ها بپردازند و راهکارهای مناسب را اتخاذ کنند.
نقش مشارکت مدنی و نظارت اصلاحی نیز از محورهای کلیدی استراتژی های پیشنهادی در کتاب است. نویسنده معتقد است که توسعه پایدار، بدون آگاهی عمومی و مشارکت فعال شهروندان امکان پذیر نیست. آگاهی عمومی به معنای درک مشترک از اهداف توسعه، چالش ها و راهکارهاست که می تواند به اجماع ملی برای پیشبرد برنامه ها منجر شود. مشارکت مدنی، از طریق حضور مردم در فرآیندهای تصمیم گیری، نظارت بر اجرای برنامه ها و ارائه بازخورد، به پایداری و کارآمدی توسعه کمک می کند. این مشارکت، حس مالکیت و مسئولیت پذیری را در جامعه تقویت می کند و از بروز فساد و انحراف در مسیر توسعه جلوگیری می نماید. وقتی جامعه احساس کند که خود در ساختن آینده اش نقش دارد، انرژی های نهفته اش به سوی پیشرفت جاری می شوند و این همان چیزی است که محمدی اصل در شطرنج توسعه، به آن اشاره دارد.
جملات برگزیده و تأثیرگذار کتاب
در صفحات کتاب «توسعه بایسته (استراتژی های ریاست جمهوری)»، جملاتی یافت می شود که عمیقاً بر ذهن خواننده تأثیر می گذارد و او را به تفکر درباره ابعاد مختلف توسعه و حکمرانی وامی دارد. این جملات، نه تنها چکیده ای از اندیشه های عباس محمدی اصل هستند، بلکه بینش هایی کلی تر در مورد جامعه و سیاست ارائه می دهند.
یکی از نقل قول های برجسته، این جمله از نیکولو ماکیاولی است:
عوام همیشه فریب ظواهر و تظاهر را می خورند. (نیکولو ماکیاولی)
تحلیل: این جمله به خوبی ارتباط میان حکمرانی و توسعه را روشن می سازد. از دیدگاه نویسنده، سیاست مداران و رهبران جامعه باید از این حقیقت آگاه باشند که افکار عمومی ممکن است تحت تأثیر ظواهر و تظاهر قرار گیرد. در مسیر توسعه، شفافیت و صداقت در عملکرد، بیش از نمایش های سطحی اهمیت دارد. اگر رهبران توسعه را به درستی پیش نبرند و تنها به ظاهرسازی بپردازند، ممکن است در کوتاه مدت مقبولیت کسب کنند، اما در درازمدت، این رویکرد به عدم پایداری و شکست منجر خواهد شد. در واقع، این جمله هشداری است به حکمرانان که فریب افکار عمومی سطحی را نخورند و به ریشه های واقعی توسعه بپردازند.
جمله دیگری که عمق نگاه محمدی اصل به توسعه را نمایان می سازد، این است:
توسعه یعنی عزیمت همه جانبه نظری عملی و رو به کمال جامعه از سطوح پایین به سطوح بالای توانایی، کارآمدی، کیفیت، ابتکار، بهره وری، پیچیدگی آگاهی، خلاقیت، مهارت، لذت، فضیلت، سعادتمندی، اشتیاق نوسازی.
تحلیل: این تعریف جامع، نشان می دهد که توسعه از نگاه نویسنده، فراتر از رشد اقتصادی یا صنعتی شدن صرف است. او توسعه را فرآیندی پویا و چندبعدی می بیند که شامل ارتقاء کیفیت زندگی انسان در تمامی ابعاد مادی و معنوی می شود. این جمله تأکید می کند که مفهوم توسعه بایسته نه تنها به بهبود وضعیت مادی، بلکه به رشد فکری، اخلاقی و روانی افراد نیز توجه دارد. این دیدگاه، توسعه را به یک پروژه انسانی و آرمانی تبدیل می کند که هدف آن، رسیدن به جامعه ای کامل تر و سعادتمندتر است.
همچنین، جمله «جهان کنونی به دامی بدل شده که بشر در آن گرفتار آمده و راه گریزی ندارد. (میلان کوندرا)» هرچند که ممکن است در نگاه اول کمی نومیدکننده به نظر برسد، اما در بستر بحث های توسعه محمدی اصل، می تواند معنای عمیق تری پیدا کند. از دید نویسنده، این دام می تواند نمادی از چالش های پیچیده و درهم تنیده ای باشد که در مسیر توسعه وجود دارد و اگر با نظریه های توسعه ملی و سیاست گذاری عمومی و توسعه به درستی مواجه نشویم، امکان رهایی از آن دشوار خواهد بود. این جمله، لزوم تفکر عمیق و استراتژیک برای یافتن راهکارهای نوآورانه را برجسته می سازد.
جمله «تفاوتی میان دزدیدن از بانک و تأسیس بانک وجود ندارد. (برتولت برشت)» نیز در نگاهی توسعه ای می تواند به نقد نظام های اقتصادی و ساختارهایی اشاره کند که ظاهری قانونی دارند اما در عمل به نابرابری و استثمار منجر می شوند. از دیدگاه محمدی اصل، ابعاد توسعه در ایران باید شامل مبارزه با فساد و ایجاد عدالت اقتصادی باشد تا توسعه به معنای واقعی کلمه محقق شود، نه اینکه صرفاً به جابجایی قدرت و ثروت بین افراد خاص منجر شود. این جمله بر ضرورت اصلاح ساختارهای نهادی و اداری برای رسیدن به یک توسعه بایسته و عادلانه تاکید می کند.
جمع بندی و نتیجه گیری: پیام اصلی کتاب برای آینده ایران
کتاب «توسعه بایسته (استراتژی های ریاست جمهوری)» اثری است که خواننده را به سفری عمیق در ابعاد گوناگون توسعه ملی دعوت می کند. این اثر با قلم عباس محمدی اصل، صرفاً یک تحلیل آکادمیک نیست، بلکه راهنمایی برای فهم چگونگی هدایت یک کشور به سوی پیشرفت همه جانبه و پایدار است. در این اثر، او به ما می آموزد که توسعه فراتر از رشد صرف اقتصادی است و ابعاد اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و نهادی را در بر می گیرد که همگی به یکدیگر گره خورده اند.
خلاصه نکات کلیدی کتاب شامل تأکید بر سه گانه علم باوری، انسان باوری و آینده باوری به عنوان مبانی فلسفی توسعه است. این سه رکن، پایه های یک جامعه پیشرو را تشکیل می دهند که در آن، خردورزی، کرامت انسانی و نگاه بلندمدت به آینده، مسیر حرکت را تعیین می کنند. محمدی اصل همچنین بر فرآیند چندوجهی توسعه تأکید می کند که نیازمند تبادل و هم افزایی دستاوردهای خرده نظام های گوناگون مانند پول، انرژی، فن، سازمان، آموزش و فرهنگ است. او به وضوح نشان می دهد که بدون هماهنگی این ابعاد، دستیابی به توسعه ای پایدار و متعادل، امری دشوار خواهد بود. این کتاب، نقش ریاست جمهوری در توسعه را به عنوان عامل اصلی هماهنگ کننده و هدایت گر این فرآیندهای پیچیده برجسته می سازد.
کاربرد عملی کتاب «توسعه بایسته» برای سیاست گذاری های کلان کشور در چندین زمینه مشهود است. این اثر به رهبران و مدیران کمک می کند تا دیدگاهی جامع نسبت به فرآیند توسعه پیدا کنند و از نگاه های تک بعدی و صرفاً اقتصادی پرهیز نمایند. با درک سطوح مختلف تحلیل توسعه (فراکلان، کلان، میانه، خرد)، می توان برنامه های توسعه ای را با دقت بیشتری تدوین کرد که تمامی عوامل مؤثر را در نظر بگیرند و به صورت سیستماتیک با چالش ها مقابله کنند. از سوی دیگر، تاکید بر مشارکت مدنی در توسعه و نظارت اصلاحی، راهکارهایی عملی برای افزایش پایداری و مشروعیت برنامه ها ارائه می دهد. این رویکرد، به دولت ها این امکان را می دهد که با اتکا به آگاهی و اراده جمعی، موانع موجود در مسیر توسعه را با موفقیت بیشتری پشت سر بگذارند.
اهمیت مطالعه این اثر برای تمامی مخاطبان هدف، چه دانشجویان و پژوهشگران، چه کارشناسان حکمرانی و چه عموم علاقه مندان به پیشرفت کشور، بی اندازه است. این کتاب نه تنها به درک مفهوم توسعه بایسته کمک می کند، بلکه به عنوان یک نقشه راه، بینشی عمیق در مورد چگونگی طراحی و اجرای استراتژی های ریاست جمهوری برای دستیابی به آینده ای بهتر ارائه می دهد. خواننده با مطالعه این کتاب، حس می کند که نه تنها به دانش نظری مجهز می شود، بلکه دیدگاهی عملی و کاربردی برای کمک به پیشرفت جامعه خود پیدا می کند. این کتاب، به ما یادآوری می کند که توسعه یک انتخاب است، انتخابی که نیاز به اندیشه، برنامه ریزی و اقدام جمعی دارد تا ایران نیز بتواند به سطوح بالاتر توانایی، کارآمدی و سعادتمندی دست یابد.