
در چه صورتی به زن مهریه تعلق نمیگیرد؟
مهریه یکی از حقوق مالی مهم زن است که با عقد نکاح برای او ایجاد می شود. اما این تصور که مهریه تحت هر شرایطی به زن تعلق می گیرد، همیشه صحیح نیست. قانون مدنی ایران شرایط خاصی را پیش بینی کرده که در آن ها ممکن است تمام یا بخشی از مهریه به زن تعلق نگیرد. این مقاله به بررسی جامع این موارد قانونی می پردازد تا ابهامات رایج را برطرف کرده و دیدگاهی روشن تر به مخاطبان ارائه دهد.
مهریه، که ریشه های عمیقی در فرهنگ و شرع اسلامی دارد، به عنوان یک حمایت مالی برای زن در نظر گرفته شده است. این حق به محض جاری شدن صیغه عقد نکاح صحیح، به ملکیت زن در می آید و زن می تواند هرگونه تصرفی در آن داشته باشد. اما پیچیدگی های حقوقی و باورهای عمومی، گاهی باعث سوءتفاهم هایی در مورد تعلق یا عدم تعلق مهریه می شود. از همین رو، شناخت دقیق شرایط قانونی، نه تنها برای زوجین در آستانه ازدواج، بلکه برای افرادی که با مسائل حقوقی خانواده درگیر هستند، حیاتی به شمار می رود.
مبانی حقوقی مهریه و اصول اولیه تعلق آن
پیش از ورود به بحث عدم تعلق مهریه، لازم است درک درستی از ماهیت و مبانی حقوقی این حق مالی داشته باشیم. مهریه در قانون مدنی ایران و شرع اسلام، جایگاهی ویژه دارد و به عنوان یکی از آثار اصلی عقد نکاح، برای زن تعیین می شود.
تعریف مهریه و انواع آن: مهرالمسمی، مهرالمثل و مهرالمتعه
مهریه مالی است که شوهر در عقد ازدواج به زن می دهد و به محض جاری شدن عقد، زن مالک آن می شود. این مال می تواند عین معین، منفعت، یا حتی یک کار باشد، به شرطی که دارای ارزش مالی و شرعی باشد.
- مهرالمسمی: این رایج ترین نوع مهریه است و به مالی گفته می شود که در زمان عقد نکاح با توافق کامل و صریح زوجین تعیین و در سند ازدواج قید می گردد.
- مهرالمثل: در مواردی که در عقد دائم مهریه تعیین نشده باشد یا اگر تعیین شده، باطل باشد و پس از آن نزدیکی بین زوجین واقع شود، قانون مبلغی را بر اساس شأن زن (با توجه به موقعیت اجتماعی، تحصیلات، سن، وضعیت خانوادگی و سایر معیارهای عرفی) به عنوان مهریه تعیین می کند که به آن مهرالمثل می گویند.
- مهرالمتعه: اگر در عقد دائم مهریه تعیین نشده باشد و مرد قبل از نزدیکی، زن را طلاق دهد، مرد باید مبلغی را بر اساس وضعیت مالی و دارایی خود و توانایی پرداختش به زن بپردازد. این مبلغ، مهرالمتعه نام دارد و با مهرالمثل تفاوت اساسی دارد.
زمان ایجاد حق مطالبه مهریه
بر اساس ماده ۱۰۸۲ قانون مدنی، به محض اینکه عقد نکاح به طور صحیح واقع می شود، زن مالک مهریه می شود و می تواند هر نوع تصرفی را که بخواهد در آن انجام دهد. این بدان معناست که حق مطالبه مهریه از لحظه عقد، برای زن ایجاد می شود، صرف نظر از اینکه نزدیکی واقع شده باشد یا خیر. این حق، با عنوان عندالمطالبه یا عندالاستطاعه ممکن است در سند ازدواج قید شود که نحوه پرداخت آن را مشخص می کند.
ماهیت حقوقی مهریه
مهریه در نظام حقوقی ایران، به عنوان یک دین ممتاز شناخته می شود. یعنی در صورت فوت شوهر و وجود وراث، مهریه زن بر سایر دیون، اولویت دارد و باید ابتدا از ترکه متوفی پرداخت شود. این دین می تواند به صورت عندالمطالبه (یعنی زن هر زمان که بخواهد می تواند آن را مطالبه کند و شوهر مکلف به پرداخت است) یا عندالاستطاعه (یعنی پرداخت آن مشروط به توانایی مالی شوهر است و زن باید استطاعت مالی او را اثبات کند) باشد.
شرایط سقوط کامل مهریه (مواردی که زن هیچ مهریه ای دریافت نمی کند)
با وجود اینکه مهریه حق مسلم زن پس از عقد نکاح است، اما در برخی شرایط خاص، قانونگذار امکان عدم تعلق کامل آن را پیش بینی کرده است. این موارد به دقت در قانون مدنی مشخص شده اند و کمتر از آن چیزی هستند که در باورهای عمومی شایع است.
۱. بطلان عقد نکاح و عدم وقوع نزدیکی
یکی از مهمترین مواردی که باعث عدم تعلق مهریه به زن می شود، بطلان عقد نکاح از ابتدا است. ماده ۱۰۸۹ قانون مدنی تصریح می کند: «هرگاه عقد نکاح باطل باشد و نزدیکی واقع نشده باشد، زن حق مهر ندارد.» بطلان عقد به این معنی است که ازدواج از همان ابتدا، به دلیل عدم رعایت شرایط اساسی صحت عقد (مانند وجود موانع نکاح از قبیل محرمیت نسبی یا سببی، ازدواج با زن در زمان عده، یا عدم قصد و رضا) از نظر قانونی فاقد اعتبار بوده است.
اگر عقدی از اساس باطل باشد و قبل از آنکه زوجین با یکدیگر نزدیکی کنند، بطلان عقد آشکار شود، مهریه ای به زن تعلق نمی گیرد.
به عنوان مثال، فرض کنید مردی با زنی ازدواج می کند که بعداً مشخص می شود در زمان عده طلاق رجعی از همسر قبلی خود بوده است. در این صورت، عقد نکاح از ابتدا باطل بوده و اگر نزدیکی نیز صورت نگرفته باشد، زن هیچ حقی بر مهریه ندارد و در صورت دریافت، مرد می تواند آن را استرداد کند.
۲. فسخ نکاح پیش از نزدیکی
فسخ نکاح با طلاق متفاوت است؛ فسخ به دلیل وجود عیوب خاص در یکی از زوجین رخ می دهد که حق برهم زدن عقد را برای طرف مقابل ایجاد می کند. ماده ۱۱۰۱ قانون مدنی بیان می دارد: «هرگاه عقد نکاح قبل از نزدیکی به جهتی فسخ شود، زن حق مهر ندارد، مگر در صورتی که موجب فسخ عنن باشد که در این صورت با وجود فسخ نکاح، زن مستحق نصف مهر است.»
این بدان معناست که اگر به دلیل عیوب اختصاصی مرد (مانند جنون یا خصاء) یا عیوب اختصاصی زن (مانند قرن، جذام، برص، افضاء و جنون) که در قانون برشمرده شده اند، نکاح قبل از نزدیکی فسخ شود، زن مستحق مهریه نخواهد بود. تنها استثنای این قاعده، فسخ به دلیل عنن (ناتوانی جنسی مرد) است که حتی قبل از نزدیکی نیز، نصف مهریه به زن تعلق می گیرد. این استثنا اهمیت ویژه ای دارد و در بخش بعدی نیز به آن پرداخته خواهد شد.
۳. فوت یکی از زوجین در عقد دائم قبل از تعیین مهریه و قبل از نزدیکی
این مورد یکی از ظریف ترین شرایطی است که ممکن است به عدم تعلق مهریه منجر شود. ماده ۱۰۸۸ قانون مدنی مقرر می دارد: «اگر در عقد دائم مهر ذکر نشده باشد و شوهر قبل از نزدیکی و تعیین مهر بمیرد، زن مستحق هیچگونه مهری نیست.» این وضعیت تنها در عقد دائم مطرح می شود و فرض بر این است که مهریه در زمان عقد تعیین نشده و زوجین نیز قبل از فوت یکی از آن ها، نزدیکی نداشته اند. در این شرایط، ورثه زن نمی توانند ادعای مهریه کنند.
اگرچه این سناریو کمتر رایج است، اما اهمیت تعیین مهریه در همان ابتدای عقد را به خوبی نشان می دهد. در صورت فوت زن در همین شرایط نیز، چون مهریه ای تعیین نشده و نزدیکی واقع نشده، حقی بر مهر برای ورثه زن ایجاد نمی شود.
شرایط تعلق نصف مهریه به زن
در برخی موارد، مهریه به طور کامل ساقط نمی شود، بلکه تنها نیمی از آن به زن تعلق می گیرد. این شرایط نیز به صراحت در قانون مدنی بیان شده اند و معمولاً با عدم وقوع نزدیکی مرتبط هستند.
۱. طلاق قبل از نزدیکی
یکی از شناخته شده ترین و پرکاربردترین موارد تعلق نصف مهریه، طلاق قبل از نزدیکی است. ماده ۱۰۹۲ قانون مدنی مقرر می دارد: «هرگاه شوهر قبل از نزدیکی زن خود را طلاق دهد، زن مستحق نصف مهر خواهد بود. و اگر شوهر بیش از نصف مهر را قبلاً داده باشد، حق دارد مازاد از نصف را عیناً یا مثلاً یا قیمتاً استرداد کند.»
این قاعده صرف نظر از اینکه طلاق از سوی مرد باشد یا زن، و صرف نظر از نوع طلاق (رجعی یا بائن) اعمال می شود. مهمترین شرط، عدم وقوع نزدیکی بین زوجین است. برای مثال، اگر مهریه ۱۰۰ سکه باشد و مرد قبل از نزدیکی زن را طلاق دهد، زن مستحق ۵۰ سکه خواهد بود. اگر مرد قبلاً ۱۰۰ سکه را تماماً پرداخت کرده باشد، می تواند ۵۰ سکه اضافه را از زن پس بگیرد.
۲. فسخ نکاح به دلیل عنن مرد قبل از نزدیکی
همان طور که پیش تر در بحث فسخ نکاح اشاره شد، فسخ به دلیل عنن (ناتوانی جنسی مرد) یک استثنا در قاعده عدم تعلق مهریه در فسخ قبل از نزدیکی است. در این حالت، زن حتی اگر قبل از نزدیکی به دلیل عنن مرد عقد را فسخ کند، مستحق نصف مهریه تعیین شده خواهد بود. این استثنا اهمیت حمایت از زن در برابر ناتوانی جنسی مرد را نشان می دهد و او را در این شرایط خاص، بی بهره از مهریه رها نمی کند.
مواردی که زن خود از حق مهریه صرف نظر می کند
گاهی اوقات، عدم دریافت مهریه به دلیل سقوط قانونی آن نیست، بلکه به واسطه اراده و تصمیم خود زن رخ می دهد. در این شرایط، زن با آگاهی کامل و رضایت خود، تمام یا بخشی از مهریه را به شوهر می بخشد یا آن را در ازای طلاق به او واگذار می کند.
۱. بخشش یا ابراء مهریه توسط زن
زن، به عنوان مالک مهریه، می تواند با اراده و رضایت کامل خود، تمام یا قسمتی از مهریه خود را به شوهر ببخشد. این بخشش می تواند به دو صورت اصلی اتفاق بیفتد:
- ابراء ذمه: در این حالت، زن به طور صریح اعلام می کند که شوهر را از پرداخت مهریه بری الذمه می کند. ابراء یک عمل حقوقی غیرقابل رجوع است و با آن، دین مهریه از گردن شوهر ساقط می شود.
- هبه مهریه: زن می تواند مهریه خود را به شوهر هبه کند (ببخشد). هبه، به معنای بخشیدن مال است و بر خلاف ابراء، ممکن است در شرایط خاص (مثلاً در صورت بقای عین موهوبه) قابل رجوع باشد، البته در مورد مهریه معمولاً با قبض صورت می گیرد و رجوع کمتر اتفاق می افتد.
اهمیت سند رسمی: برای جلوگیری از هرگونه اختلاف و ابهام در آینده، تأکید می شود که بخشش مهریه حتماً به صورت رسمی و با تنظیم سند در دفاتر اسناد رسمی یا با اقرار در دادگاه انجام شود. صرف اظهار شفاهی، فاقد اعتبار قانونی کافی برای اثبات بخشش مهریه است.
۲. طلاق خلع و مبارات
طلاق خلع و مبارات، دو نوع از طلاق بائن هستند که در آن ها زن به دلیل کراهت (تنفر) از شوهرش، برای جلب رضایت او به طلاق، مالی را به او می بخشد یا مهریه خود را (تمام یا قسمتی) به او واگذار می کند.
- طلاق خلع: در این نوع طلاق، زن به دلیل کراهت شدید از شوهر خود، برای اینکه مرد راضی به طلاق شود، مالی را به او می بخشد یا تمام یا قسمتی از مهریه خود را به او می دهد. مبلغ بخشیده شده در طلاق خلع می تواند مساوی، کمتر یا بیشتر از مهریه باشد.
- طلاق مبارات: این نوع طلاق زمانی رخ می دهد که کراهت از سوی هر دو طرف (زن و مرد) باشد. در این حالت نیز زن مالی (که نباید بیشتر از مهریه باشد) را به شوهر می بخشد تا مرد او را طلاق دهد.
در هر دو نوع طلاق خلع و مبارات، زن با اراده خود از حق مهریه صرف نظر می کند. نکته مهم این است که در دوران عده این طلاق ها، زن می تواند از بذل (بخشش) خود رجوع کند و اگر رجوع کند، طلاق از بائن به رجعی تبدیل می شود و مرد نیز حق رجوع به زن را پیدا می کند. این موضوع نشان دهنده پیچیدگی های حقوقی این نوع طلاق ها است.
وضعیت مهریه در موارد خاص (مهرالمثل و مهرالمتعه)
گاهی اوقات مهریه از ابتدا در عقد تعیین نمی شود، یا به دلیل بطلان تعیین مهریه، وضعیت آن نامشخص می ماند. در این شرایط، قانونگذار دو مفهوم مهرالمثل و مهرالمتعه را برای تعیین حق مالی زن در نظر گرفته است.
۱. مهرالمثل
مهرالمثل زمانی مطرح می شود که در عقد دائم، مهریه به صورت صریح و مشخص تعیین نشده باشد، اما نزدیکی بین زوجین واقع شود. در این حالت، قانون مبلغی را به عنوان مهریه برای زن تعیین می کند که به آن مهرالمثل می گویند. این مبلغ بر اساس شأن زن تعیین می شود؛ معیارهایی نظیر موقعیت اجتماعی، تحصیلات، سن، وضعیت خانوادگی، وضعیت اقتصادی خانواده پدری، و عرف جامعه در تعیین مهرالمثل نقش دارند.
نکته مهم: اگر نزدیکی بین زوجین واقع نشده باشد، حتی در صورت عدم تعیین مهریه در عقد دائم، مهرالمثل به زن تعلق نمی گیرد.
۲. مهرالمتعه
مهرالمتعه، نوع دیگری از مهریه است که در شرایط خاصی به زن تعلق می گیرد. ماده ۱۰۹۳ قانون مدنی در این باره می گوید: «هرگاه مهر در عقد ذکر نشده باشد و شوهر قبل از نزدیکی و طلاق زن خود را طلاق دهد، زن مستحق مهرالمتعه است.» بر خلاف مهرالمثل که معیار آن شأن زن است، مهرالمتعه بر اساس وضعیت مالی و دارایی شوهر تعیین می شود. هدف از مهرالمتعه، جبران خسارت و دلجویی از زنی است که بدون نزدیکی و بدون تعیین مهریه، توسط شوهر طلاق داده شده است.
برای درک بهتر تفاوت های مهرالمثل و مهرالمتعه، جدول زیر به مقایسه این دو مفهوم می پردازد:
ویژگی | مهرالمثل | مهرالمتعه |
---|---|---|
تعریف | مهریه ای که در صورت عدم تعیین مهر در عقد و وقوع نزدیکی، بر اساس شأن زن تعیین می شود. | مهریه ای که در صورت عدم تعیین مهر در عقد و طلاق قبل از نزدیکی، بر اساس وضعیت مالی مرد تعیین می شود. |
زمان تعلق | پس از عقد و وقوع نزدیکی | پس از عقد و قبل از نزدیکی (در صورت طلاق) |
معیار تعیین | شأن زن (موقعیت اجتماعی، سن، تحصیلات، وضعیت خانوادگی) | وضعیت مالی و دارایی شوهر |
ماده قانونی مرتبط | ماده ۱۰۹۱ قانون مدنی | ماده ۱۰۹۳ قانون مدنی |
رفع باورهای غلط رایج (مواردی که هرگز مهریه را ساقط نمی کنند)
در جامعه ما، باورهای غلط و شنیده های نادرستی در مورد شرایط عدم تعلق مهریه وجود دارد که لازم است با استناد به قانون، به شفاف سازی آن ها بپردازیم. این باورهای غلط می توانند منجر به تضییع حقوق یکی از طرفین یا ایجاد انتظارات نادرست شوند.
آیا خیانت زن باعث عدم تعلق مهریه می شود؟
پاسخ صریح و قاطع به این سوال، «خیر» است. مهریه یک حق مالی است که به محض جاری شدن صیغه عقد نکاح صحیح، برای زن ایجاد می شود و از نظر قانونی، هیچ ارتباطی به رفتار اخلاقی یا سوءرفتار زن، از جمله خیانت، برقراری رابطه نامشروع، یا حتی زنا، ندارد. حتی اگر در دادگاه جرم خیانت یا زنای زن اثبات شود، این موضوع تأثیری بر اصل حق او برای دریافت مهریه نخواهد داشت و مرد همچنان مکلف به پرداخت مهریه است. این جدایی بین حقوق مالی و تعهدات اخلاقی، در قانون ایران به رسمیت شناخته شده است.
آیا عدم تمکین زن (ناشزه بودن) باعث عدم تعلق مهریه می شود؟
باز هم پاسخ صریح «خیر» است. عدم تمکین زن، به معنای نپذیرفتن وظایف زناشویی یا ترک منزل بدون عذر موجه، فقط می تواند منجر به عدم تعلق نفقه به زن شود. نفقه، حق مالی است که در ازای تمکین زن به او تعلق می گیرد. اما مهریه، همان طور که گفته شد، به محض عقد نکاح به زن تعلق می گیرد و عدم تمکین یا ناشزه بودن زن، هیچ تأثیری بر اصل حق او برای دریافت مهریه ندارد. بنابراین، حتی اگر زن ناشزه باشد، همچنان می تواند مهریه خود را مطالبه کند و مرد مکلف به پرداخت آن است.
آیا سوء رفتار، ارتکاب جرم، یا ترک منزل توسط زن باعث عدم تعلق مهریه می شود؟
مانند موارد بالا، این گونه رفتارها نیز به خودی خود باعث سقوط مهریه نمی شوند. مهریه حقی است که با عقد ازدواج محقق می شود و تنها در شرایط بسیار خاصی که قانون مشخص کرده (مانند بطلان یا فسخ نکاح قبل از نزدیکی)، ساقط می گردد. سوء رفتار، ارتکاب جرم (غیر از مواردی که منجر به بطلان یا فسخ نکاح شود)، یا ترک منزل توسط زن، ممکن است دارای عواقب حقوقی دیگری باشد (مانند محرومیت از نفقه یا امکان درخواست طلاق از سوی مرد)، اما این موارد مستقیماً حق مهریه را از بین نمی برند.
باورهای غلط رایج درباره تأثیر خیانت یا عدم تمکین بر مهریه، فاقد پشتوانه قانونی هستند و مهریه یک حق مالی مستقل است.
تنها استثنا می تواند در مواردی باشد که مثلاً سوء رفتار زن منجر به تدلیس (فریب) در ازدواج شده باشد و مرد با اثبات آن، حق فسخ نکاح را داشته باشد و قبل از نزدیکی نیز این فسخ را اعمال کند. در چنین حالتی، نه به دلیل سوء رفتار، بلکه به دلیل فسخ نکاح قبل از نزدیکی (به علت تدلیس)، مهریه به زن تعلق نمی گیرد.
نتیجه گیری
مهریه به عنوان یک حق مالی مهم و تضمینی برای زن در شرع اسلام و قانون مدنی ایران، جایگاه ویژه ای دارد. همانطور که بررسی شد، تعلق مهریه به زن یک اصل است و در اکثر قریب به اتفاق موارد، مرد مکلف به پرداخت آن است. با این حال، قانونگذار شرایطی بسیار محدود و مشخص را برای عدم تعلق کامل یا تعلق نصف مهریه پیش بینی کرده است.
این شرایط عمدتاً به بطلان عقد نکاح، فسخ ازدواج به دلیل عیوب قانونی (به ویژه قبل از نزدیکی)، فوت یکی از زوجین در شرایط خاص، یا اراده خود زن مبنی بر بخشش یا واگذاری مهریه (مانند طلاق خلع و مبارات) مربوط می شود. مهمترین نکته این است که باورهای رایج و غلط در مورد تأثیر عواملی نظیر خیانت یا عدم تمکین زن بر مهریه، فاقد اعتبار قانونی هستند و این موارد هیچ تأثیری بر حق مهریه زن ندارند.
مسائل مربوط به مهریه و حقوق خانواده، اغلب پیچیده و دارای جزئیات حقوقی فراوانی است که نیازمند تفسیر دقیق مواد قانونی و شناخت رویه قضایی است. از این رو، برای جلوگیری از هرگونه تضییع حقوق یا تصمیم گیری نادرست، توصیه می شود که در مواجهه با این گونه مسائل، حتماً با یک وکیل متخصص و باتجربه در امور خانواده مشورت شود. این مشاوره ها می توانند به روشن شدن ابعاد مختلف پرونده و اتخاذ بهترین تصمیم کمک شایانی کنند.