چرا فیلم CODA مهم است؟

چرا فیلم CODA مهم است؟

از یک پوستر ساده گرفته تا نام عجیبش و تا واکنش مدت ها انتظار مسعود فراستی در فضای مجازی، تماشاگران کنجکاو هستند که فیلمی ساده و متراکم به نام فیلم های خوب را در مجموعه فیلم های نانوشته ببینند. نسخه دیگری از این فیلم پیش از این در فرانسه به نام La Famille Belier ساخته شد و چندان مورد استقبال قرار نگرفت.

به گزارش خبر فوری، روزنامه فرهیختگان در ادامه نوشت: صحبت از فیلم CODA است که عنوانی ویژه برای کودکان بزرگسال ناشنوا دارد و محصول سال 2021 میلادی است. جالب است بدانید که زبان فیلم انگلیسی است و فیلم محصول هر دو کشور آمریکا و فرانسه است. سیان هدر کارگردانی و نویسندگی این فیلم را بر عهده داشته است. این دومین تجربه هدر در فیلمسازی است. “هیئت” فیلم قبلی هدر محصول سال 2016 است. یک کمدی سیاه با بازی الیوت پیج و آلیسون جنی. او در حال حاضر به عنوان ناظر و کارگردان سریال سوپر آمریکا کار می کند. ظاهرا اپل کارگردانی فیلم جدید اپل به نام جودی را بر عهده خواهد داشت که درباره زندگی یک فعال معلول است.

در دوراهی خانواده و علایق

می گویند نقش صدا در انتقال پیام را نمی توان نادیده گرفت. وقتی هر روز صبح چشمان خود را باز می کنیم، چشمان خود را می بندیم و تا آخرین لحظه شب از فرآیند صحبت کردن و صحبت کردن برای برقراری ارتباط با اطرافیان خود استفاده می کنیم. در خانواده که اولین اجتماع ارتباطی هر یک از ماست، ساعت ها به گفتگو می نشینیم یا در محیط کارمان که اعتراضات خود را با صحبت بیان می کنیم و در سطح جامعه و ….

حال تصور کنید که متعلق به یک خانواده ناشنوا هستید و مسئولیت انتقال حرفه و احساسات اعضای خانواده خود را بر عهده دارید. در این شرایط بیشتر صحبت می کنید و بیشتر گوش می دهید و مطمئناً زندگی متفاوتی خواهید داشت.

حالا «کودا» فیلمی است که به این موضوع می پردازد و داستان آن برگرفته از خانواده ای از ناشنوایان است که در آن سه ناشنوا تنها مخاطبان آن «رابی» دختر خانواده ای با استعداد موسیقی و خجالتی هستند. شخصیت سخت کوش خانواده رابی راهی برای ارتباط با دنیای بیرون است. او تلاش می کند تا یک فرستنده حرفه ای برای خانواده خود در محل کار و در جامعه باشد. کداک به طور موثر واقعیت های زندگی ناشنوایان را حس کرده و ارائه می کند.

رابی دومین فرزند خانواده است که به برادر ناشنوا و والدین کمک می کند تا با دیگران ارتباط برقرار کند و در واقع پلی است بین خانواده او و دنیای بیرون. رابی 17 ساله است و با پدر و برادرش ماهیگیری می کند و همزمان یاد می گیرد. اشتیاق و استعداد رابی برای خوانندگی او را به آواز خواندن و پیوستن به گروه کر دبیرستان سوق می دهد و معلم موسیقی با نوازندگی اوجینو دربز متوجه استعداد او در این زمینه شده و او را تشویق می کند و آغاز یک معضل است. ایجاد شده برای رابی. دوراهی بین مراقبت از خانواده یا جستجوی استعدادها و علایقش.

تقاطع 3 اجتماع

خانواده، مدرسه و محل کار به عنوان سه اجتماع کوچک در کودان معرفی شده اند که گفته می شود هر یک بهانه یا ظرفی برای سنجش روابط فردی و اجتماعی است. گاهی روابط مبتنی بر زبان و گاهی بر اساس علایق فردی یا گروهی. در این شرایط است که جایگاه افراد مشخص می شود و هر کدام تکه های یک پازل بزرگ و جذاب را به ما نشان می دهند. می توان گفت که جامعه واقعی امروز ما شباهت کمی به جوامعی که در کدا شرح داده شده است، دارد، اما اجازه دهید بپذیریم که جنسیت مشکلات عموما ثابت و مشابه است. خانواده ای که به گفته برادرش بدون رابی زندگی خوبی داشتند و هیچ مشکلی نمی دانستند یا نمی توانستند با آنها کنار بیایند، اکنون بیش از حد به دختر کوچکش معتاد شده اند و برای به دست آوردن آن با چالش جدی روبرو هستند. هدایای او

شاید در برخی دیگر از فیلم های وسترن، خانواده دیگر جایگاه گذشته را نداشته باشد، اما نمی توان اصالت خانواده را در گروه دیگری از فیلمسازان انکار کرد. کودا هم اکنون در این گروه قرار دارد. رمز نه در مورد مبارزات جوامع است و نه در مورد گفتگوی جوامع. این فراتر از مذاکره بین خانواده و مدرسه و محل کار است. او در این تجارت روی همه سختی ها تمرکز می کند و ظاهرا چاره ای جز دور هم جمع شدن برای مقابله با مشکلات ندارد. اگر خانواده ها با هم باشند، می توانند یک مدرسه واحد و شاید یک محل کار پایدار بسازند.

مرد؛ کاملا انسانی

روابط انسانی و حکم جنسیت عاطفی روابط کدا به یک فیلم انسانی تبدیل شده و توجه منتقدان را به خود جلب کرده است.

یکی از آنها هورنادی است که در واشنگتن پست درباره این فیلم نوشته است: «با این فیلم می خندی و گریه می کنی. کودا چنین فیلمی است و من خوشحالم. و جان اندرسون در مورد کوداری در وال استریت ژورنال نوشت: «نکته شگفت انگیز فیلم این است که هدر (کارگردان و نویسنده) توانست بدون توسل به کلیشه های شخصیت ها، داستان رابی را به طور مؤثر روایت کند.

دو نکته مهم در این جملات وجود دارد. کارگردان برای جذب تماشاگر به کلیشه های معمول پایبند نیست و صحنه های ممیزی او نیز به داستان کمک می کند. ما هویت خانواده و همچنین شهرهای ساحلی را می شناسیم و وجود والدین معلول و فرزندان سالم ما را به یاد «استخر نقاشی»مان می اندازد.

درست است که کودا یک فیلم انسانی است اما شعاری در آن نیست و به زور چیزی به مخاطب تحمیل نمی شود و مفاهیم در دراماتیک ترین شکل خود منتقل می شود. ما این روابط انسانی را می بینیم و کارگردان با هر شخصیتی نمی آید و آن را ثابت می کند.

پدر و مادر رابی کلیشه های فیلم های اشک آور هندی نیستند و هر کدام پس زمینه ای در ذهن مخاطب ایجاد می کنند. افراد خانواده رابی و شهر ساحلی نه خیر مطلق هستند و نه مطلقا شر. آنها افرادی هستند که بر اشتباهاتی که مرتکب می شوند و عدم دلسوزی در مخاطب اصرار دارند.

روایت یا شخصیت

خلاصه داستان رمز را می توان در دو خط بیان کرد، اما گروهی از منتقدان معتقدند که فیلم داستان مستقیمی ندارد و شخصیت ها بار اصلی فیلم هستند نه داستان.

شخصیت هایی که آنقدر هنرمندانه پرداخت می شوند که هر کدام را می توان در یک نمایشنامه به تصویر کشید. حالا در این دعوای داستان و شخصیت، این روایت سرراست و درگیرکننده است و فیلم آنقدر توجه مخاطب را به خود جلب می کند که فراموش می کند تقریباً 4 شخصیت اصلی و بیش از 5 شخصیت فرعی را به مدت 90 دقیقه دنبال کرده است. . . شخصیت‌هایی که پیچیده نیستند اما با جزئیات به ما ارائه می‌شوند، جایی که کنترل کاملی بر عادات رفتاری و همچنین عادات گفتاری آن‌ها به دست می‌آوریم.

کداک موفق شده است لحظات انسانی را به تصویر بکشد که بالاترین احساس را نشان می دهد و این صحنه ها در فیلم کم نیستند. اما در این صحنه ها داستان عامل موفقیت است یا شخصیت ها؟ مثلاً در صحنه ای که پدر رابی بعد از اجرای زیبای دخترش، حنجره دخترش را لمس می کند و در حال حاضر صحنه انسانی بسیار تکان دهنده ای را می بینیم، آیا رابطه پدر و دختر بر ما غلبه می کند یا به روایت نگاه می کنیم؟

یکی دیگر از ویژگی هایی که بیشترین تاثیر را در فیلم داشته، ناشنوایی سه بازیگر نقش ناشنوایان فیلم است که قطعا تاثیر زیادی در اعتبار و ظهور صحنه ها داشته است.

تضاد بین وابستگی خانواده به دخترشان و عدم وابستگی آنها، ارتباط آنها با دنیای بیرون، صحنه های جذابی را در فیلم ایجاد کرده است، صحنه هایی که به ترسیم فیلم کمک کرد، صحنه هایی که رابی برادر رابی نمی تواند در کنار آنها بماند. برای آینده.خاصه تصمیم می گیرد راه آواز خود را ادامه دهد و از او می خواهد که به آنها فکر نکند و به آینده خود ادامه دهد. اوج دعوا در سکوت و ایفای نقش های خوب فیلم را جذاب تر می کند.

در نهایت تقابل سه جامعه خانواده، کار و تحصیل و حضور یک دختر به عنوان تنها پل ارتباطی خانواده با این جوامع و استعداد رابی در خوانندگی در خانواده های ساکت، تضاد زیبایی ایجاد می کند و می چرخد. کار تبدیل به درام می شود و تبدیل به آهنگ می شود و کری و تضاد سکوت و تضاد صدا که صحنه های کمیک، نفرت انگیز، غم انگیز و دلخراشی را در فیلم ایجاد می کند که همه اینها در کنار هم از کودا اثری قابل توجه می سازد. . مخاطب گاهی در جایی از فیلم می خندد و گاهی صورتش خیس است. اما در نهایت با انگیزه و احساس خوب، با تیتراژ فیلم به پایان رسید و خود را جای رابی می‌گذارد و متعجب می‌شود که چند بار در زندگی‌اش اولویت‌ها را درک کرده و زندگی‌اش را بر اساس آن‌ها بنا کرده است. یک فرد سالم همیشه نباید ناسالم باشد و مجبور به تصمیم گیری باشد.

انتهای پیام/