سویه جدید ویروس کرونا که برای نخستین بار در سال گذشته شناسایی شد، این روزها به سرعت به سویه غالب در ایالات متحده آمریکا تبدیل شده و با نامی که برای آن انتخاب شده، ترسناک جلوه کرده؛ ولی آیا این سویه که تاکنون در ۳۲ کشور جهان شناسایی شده، واقعا خطرناک است؟ به طور کلی این زیر سویه از کرونا چه تفاوتی با اجداد خود دارد؟
به گزارش خبر فوری، اُمیکرون آخرین سویه نگران کننده کرونا از نظر سازمان جهانی بهداشت است که ابتدا B.۱.۱.۵۲۹ نامیده میشد و حالا دیگر به مهمترین و شایعترین سویه ویروس کرونا در بسیاری از کشورهای جهان تبدیل شده است. ویروس کرونا به کمک پروتئینی به نام اسپایک وارد سلولهای بدن شده و باعث بروز کووید۱۹میشود. حدود ۳۰ جهش یا بیشتر در پروتئین اسپایک در سویه اُمیکرون مشخص شده است که این تعداد دو برابر جهشهای نوع دلتا است.
نیمی از این جهشها در ناحیهای است که ویروس کرونا به کمک آن به سلول بدن انسان متصل شده است. به این ترتیب از این طریق وارد سلول شده و باعث عفونت میشود. جهشها در این ناحیه ویروس میتواند باعث شود تا دستگاه ایمنی (یعنی آنتی بادیهای ساخته شده بعد از واکسیناسیون یا عفونت قبلی ) ویروس را کمتر از قبل تشخیص دهد و خطر عفونت با اُمیکرون افزایش یابد.
حداقل سه جهش در نوع اُمیکرون، به ویروس برای فرار از شناسایی شدن توسط آنتیبادی دستگاه ایمنی کمک میکند. ظاهرا جهش دیگری هم توانایی آن را برای ورود به سلولهای انسان افزایش میدهد و باعث انتقال بیشتر آن میشود.
سویه جدید ویروس کرونا که برای نخستین بار در سال گذشته شناسایی شد، این روزها به سرعت به سویه غالب در ایالات متحده آمریکا تبدیل شده و با نامی که برای آن انتخاب شده، ترسناک جلوه کرده ولی آیا این سویه که تاکنون در ۳۲ کشور جهان شناسایی شده، واقعا خطرناک است؟ زیر سویه XBB.۱.۵ از نوادگان سویه اُمیکرون XBB است که از ترکیب دو سویه پیشین با عناوین BA.۲.۷۵ و BA.۲.۱۰.۱ به وجود آمده است.
همچنین اگر چه بنابر اعلام کارشناسان سازمان بهداشت جهانی، سویه XBB.۱.۵ به شدت مسری است اما، هنوز در این باره که طیف مرگومیر ناشی از آن تا چه اندازه است، اطلاعات کافی وجود ندارد. سویه اصلی یعنی اُمیکرون XBB برای اولین بار در ۳۰ مهرماه در نیویورک آمریکا شناسایی شد و بلافاصله موجی از ابتلا را در کشورهایی از جمله سنگاپور و هند به راه انداخت.
برای درک بهتر جهشها و تغییرات ژنتیکی ویروس سارس کوو_۲ بهتر است نیم نگاهی به مجموع جهشهای مهم این ویروس و شکلگیری سویههای نگران کننده داشته باشیم. جهش در ژنوم ویروس منجر به تغییرات زیادی در سارس کووید_۲ میشود و با گذشت شش ماه نخست از پاندمی کووید۱۹ دانشمندان بیش از یکصد جهش ژنتیکی را در این ویروس پیدا کرده بودند. نمود تغییرات ویروسی به واسطه جهشها در نقاط مختلفی از سارس کووید ۲ دیده میشوند که به مرور خلاصه در جدول زیر نشان داده شده است:
XBB.۱.۵ مانند سایر سویهها دانشمندان را نگران کرده زیرا نشانههایی از فرار آن از سد سیستم ایمنی بدن مشاهده شده است. این به آن معنا است که این سویه توانایی فرار از مصونیت طبیعی یا محافظت ایجاد شده توسط واکسنهای موجود را دارد و افرادی را که از یک دوره قبلی ابتلا به بیماری کووید۱۹ بهبود یافتهاند، دوباره مبتلا میکند.
با این حال دادهها در مورد شدت و وخامت کووید۱۹در اثر ابتلا به زیر سویه XBB.۱.۵ و افزایش خطر مرگ محدود است. ویژگیهای بالینی و اپیدمیولوژیک این نواده جدید از زیر سویه های اُمیکرون را میتوان به طور خلاصه به شرح زیر در یک جدول نشان داد:
همانند دیگر بیماریها هنگامی که عامل بیماریزایی با تعداد کمتر، از توان بالاتر ایجاد بیماری برخوردار باشد بر احتمال ابتلای تعداد بیشتری از افراد، افزوده خواهد شد.
به عبارتی بین توان چسبندگی و توان انتقال بیماری به دیگران رابطه مستقیم وجود دارد. تغییر چسبندگی و در نتیجه تغییر تابلوی بالینی و بروز نشانههای فوقانی تنفسی بیشتر از نشانههای تحتانی و سرایت پذیری بیماری، نشان دهنده لزوم تغییر سیاستهای کنترلی در منطقه و تاکید بیشتر بر تشخیص زودرس (سرپایی)، تزریق واکسن و استفاده از ماسک خواهد بود.
توان فوزوژنیک را میتوان ترجمهای از قدرت ویروس در ایجاد “سن سی شیوم” دانست. سنسیشیوم یکی از راههای سازگاری جهت بقا در بدن بیمار و بیماری زایی برخی پاتوژنها (بویژه ویروسها) در فضای درونی سلولهای بدن میزبان است. ویروس پس از ورود به فضای داخلی سلولهای بدن میتواند دور از دسترس سلولهای دفاعی میزبان و همچنین پادتنهای “نوترالیزان” به رشد، تکثیر و انتشار از سلولی به سلول دیگر ادامه دهد.
در بین سویهها و زیر سویههای سارس کووید۲ بالاترین قدرت فوزوژنیک متعلق به سویه دلتا بوده است که نمای رادیوگرافیک معروف آن شکلگیری حفرههای متعدد در سیتی اسکن ریهها بود. یکی از علتهای غلبه نشانههای تنفسی فوقانی در قیاس با سیستم تنفسی تحتانی در سویه اُمیکرون همین توان پایین فوزوژنیک این سویه و زیر سویههای آن بوده است که موجب درگیری مستقیم کمتر ریهها شده بود که خود موجب کاهش قابل توجه مرگ و میر در این سویه در مقایسه با سویههای قبلی شد.
بر این اساس پس احتمالا نباید انتظار داشت در جریان شیوع زیرسویه XBB.۱.۵ شاهد افزایش بسیار غیر عادی و نرخ بستری شدن در بیمارستان، آیسییو و یا مرگومیر بود. بدیهی است برای درست بودن این نتیجه گیری باید آمادگی نظام تشخیص، درمان و بستری هم مطلوب ارزیابی شده باشد.
هرچه بر شدت یا توان پدیده فرار ایمنی افزوده شود و یا از اثربخشی واکسنها کاسته شود، از دوره مصونیت نسبی از شدت بیماری و ابتلای مجدد به کووید-۱۹پس از یک نوبت بیماری و یا انجام واکسیناسیون کامل کرونا کاسته خواهد شد. نکته نگران کننده در مورد فرار ایمنی سویه اُمیکرون این است که فرار ایمنی به طور قابل توجهی در صورت ابتلا به سویههای آلفا، بتا و دلتا هم رخ میداد.
تغییرات ژنتیکی که منجر به تغییر سرعت رشد و تکثیر ویروس در بدن شوند معمولا با کاهش دوره کمون بیماری هم در ارتباط هستند. کاهش دوره کمون معمولا منجر به افزایش تعداد بیماران در بازه زمانی مشخص میشود. البته منحنی افزایش تعداد همه بیماریها به یک شکل و با شیب یکسان نخواهد بود و این موضوع در مورد بیماریهایی که دارای دورههای تحت بالینی هستند کمی متفاوتتر خواهد بود اما، به عنوان یک قاعده کاربردی میتوان انتظار داشت هرچه دوره کمون کوتاه و سرعت تکثیر و یا دوبرابر شدن ویروس بیشتر باشد، احتمال ایجاد موج در جمعیت ناایمن به شدت افزوده خواهد شد.
بنابر اعلام دفتر بیماریهای واگیر وزارت بهداشت، بدیهی است دیگر مولفههای مهم اپیدمیولوژیک از جمله پوشش واکسیناسیون و درصد ابتلای قبلی به کووید۱۹ نیز در شکل گیری و شدت موج بیماری در جمعیت هدف تاثیرگذار خواهند بود.
انتهای پیام