آموزش فرهنگ ترافیک + مزایای خرید تجهیزات ترافیکی
گرچه در دهه 80 در ایران اقدامات قابلقبول و مؤثر انجام شد و برای نمونه خرید کله قندی ترافیکی و تیزرهای آموزشی راهنمایی رانندگی که تأثیر خوبی در افراد جامعه گذاشت، اما در این مرحله بهمنظور جلوگیری از توسعه و گسترش وضع نابسامان کنونی اصلاح قوانین و مقررات مربوطه و اجرای جدی آن بسیار حائز اهمیت است. لذا اصلاح قوانین باید باهدف بازدارندگی تخلفات باشد و این بازدارندگی هم در بخش مجازات ریالی و هم مجازات اجتماعی باشد. بدینصورت که طرحهای همهجانبه و سازگار با خصوصیات اجتماعی تهیه و پس از طی مراحل قانونی به اجرا گذاشته شود تا حداقل این بیمار در حال احتضار را نجات داده و بهبودی نسبی ایجاد شود.
در درازمدت باید به فکر آموزش بنیادی و اساسی بود بدینصورت که طرحهایی تهیه گردد که آموزش فرهنگ ترافیک را در خانه، مدرسه (از کودکستان تا دانشگاه ) اداره، کارخانه، مزرعه در شهر و روستا دنبال و پیگیری نماید. آموزش ترافیک خاص جوامع شهری و یا شهرهایی که با وسایط نقلیه زیاد سروکار دارند نیست بلکه آموزش باید در روستاها نیز سهم به سزایی داشته باشد تا در موقع آمدن روستائیان به شهرها مسئلهای ایجاد نگردد.
در مجموع برای کاهش مشکلات موجود در ترافیک و سوانح مرتبط با آن، باید این مسئله بهعنوان یک ارجحیت ملی شناخته شود. بدیهی است هیچ اجتماعی برای مدت طولانی نمیتواند بدون نظم و انضباط دوام بیاورد. بنابراین باید تمام امور مربوط به ترافیک را یک جا و هماهنگ مورد بررسی قرار داد. مسائل اجتماعی، جمعیتی، آموزشی و اجرایی و بازتاب هر یک بر دیگری باید مورد توجه قرار گیرد. شناخت همهجانبه و اتخاذ تدابیر و تصمیمات و ارائه راه حل منطقی و قابل اجرا در امور ترافیک ضرورت تام و تمام دارد.
اگر مقررات و ضوابط مربوط به ترافیک را از جمله هنجارهای اجتماعی قلمداد کنیم رفتارهایی که برخلاف آنها صورت میگیرد هنجارشکنی است. این هنجارشکنی همانند هنجارشکنی در دیگر زمینههای اجتماعی، تا جایی که از حدی کموبیش شناختهشده تجاوز نکند، امری است عادی چراکه جامعهای نمیتوان یافت که هیچگونه خلافی در آن صورت نگیرد. ولی هرگاه شمار هنجارشکنیها در جامعهای و درزمینهٔای از میزان متعارف فراتر رود علل و نقایصی در کار است که باید در پی رفع آنها برآمد. نتیجه آنکه افزایش غیرعادی میزان هنجارشکنی در یک جامعه بازگوکننده ناتوانی آن جامعه در به عهده گرفتن دو وظیفه اصلی خویش یعنی آموزش هنجارها و نظارت بر رفتار افراد است.
چه عواملی در کنترل ترافیک شهری تأثیرگذار است؟
با توجه به آنکه اجزا یک سیستم حمل و نقلی شامل انسان، وسیله نقلیه، راه و شرایط محیطی است، سه عامل اساسی طراحی مهندسی، آموزش و اعمال قانون از اصول اساسی مدیریت و کنترل ترافیک است. کنترل ترافیک بیشتر به جنبه مدیریت رفتار کاربران راه (راننده، عابر، موتورسوار، دوچرخه سوار و مسافر) میپردازد. از این رو نیاز به برقراری ارتباط با کاربر و انتقال پیام داریم. علائم عمودی و افقی مثل تابلوهای ترافیکی و خط کشیهای روی آسفالت، آینه محدب ترافیکی، ارسال پیامک، جریمه، سرعت گیر، شیارهای لرزآور راهها، چراغ راهنمایی و چشمک زن، دوربین نظارتی و ثبت تخلف رانندگی و غیره همه و همه از تجهیزات کنترل ترافیک به منظور یاد شده است.
مهمترین عامل در کنترل ترافیک برقراری ارتباط با کاربر راه و اطمینان از انتقال پیام مدیریت راه به وی است. به عنوان مثال با ایجاد تعداد کافی تابلو هدایت مسیر با ابعاد، رنگ، فونت، درخشندگی و موقعیت مناسب باید بتوان مسیر پیش رو را به رانندگان معرفی کرد تا مانع از دنده عقب گرفتن به دلیل عبور از یک خروجی بزرگراه شد. یا با ارسال پیامک جریمه به راننده متخلف بلافاصله پس از ارتکاب جرم باید وی را از عمل خلاف قانونش مطلع و هشدار داد که در صورت تخلف حتماً جریمه میشود تا اعمال جریمه اثربخش و اصلاح کننده رفتار باشد.
افراد نیز باید در مورد رفتار رانندگی، شیوه و الگوی سفر، عادات رانندگی و عواقب تخلف به خوبی آموزش داده شوند، مثلاً در صورت عدم استفاده از کمربند در وقوع تصادف چه آسیبی بر ایشان وارد میشود و یا استفاده از خودروی شخصی چقدر به محیط زیست و منابع ملی آسیب وارد میکند.
تجهیزات ترافیکی، هندسه راه و خودرو نیز باید بر اساس اصول مهندسی و فراخور نیاز کاربران طراحی و ساخته شود مثلاً چراغ سبز تقاطع زمان کافی برای عبور عابر را تأمین کند یا هنگام خلوتی نیمه شب زمان زیادی راننده را پشت چراغ قرمز متوقف نکند تا بی قانونی از وی سر بزند، حفاظ راه به گونهای طراحی و اجرا شود که در صورت وقوع تصادف و برخورد به آن کمترین آسیب به خودرو و سرنشین وارد آید. در واقع بهبود مدیریت ترافیک در گرو توسعه پست، خدمات غیرحضوری، دولت الکترونیک، خدمات بانکی اینترنتی، دورکاری و… است.
چگونه میتوان به حمل و نقل پایدار دست یافت؟
سیستم حمل و نقل شامل همه اجزا است. اگر منظورمان از کارآمدی سیستم همان مدیریت صحیح حمل و نقل باشد باید بگویم گرچه انتقال ویروس و همهگیری آن حمل و نقل عمومی را به شدت متأثر ساخته اما در شرایط عادی تمامی تلاش مهندسان بر توسعه حمل و نقل پایدار با تأمین امکانات و ترویج سفرهای پیاده، دوچرخه و حمل و نقل عمومی است. بدین ترتیب علاوه بر کاهش هزینهها، محیط زیست هم در امان است. به نظر من در زمان حال و آینده نزدیک، علاوه بر آلودگی هوا، کلانشهرهای در حال توسعه با معضل جدی آلودگی صوتی هم مواجه هستند که با توسعه معابر بزرگراهی از دل مناطق مسکونی مثل بزرگراههای تهران هزینه گزافی جهت عایق بندی صوتی و سلامت افراد متوجه کشور است. چنانچه در شهری مثل دهلی صدای بوق خودرو از آسیبهای بسیار جدی حمل و نقل محسوب میشود.
مدیریت صحیح ترافیک چگونه محقق میشود؟
مدیریت بهتر ترافیک با کمک کاهش تقاضا و توزیع سفر محقق میشود.کاهش تقاضا یعنی تأمین نیاز افراد بدون سفر مثل توسعه پست، خدمات غیرحضوری، دولت الکترونیک، خدمات بانکی اینترنتی، دورکاری، تنظیم سفرها در ساعات مختلف روز و نزدیکی محل کار به خانه، توزیع عادلانه کاربریها و امکانات در سطح شهر، تشویق سفرهای پیاده و حمل و نقل عمومی و ایجاد هزینه و وضع عوارض برای دوستداران حمل و نقل شخصی که در ایران همه این موارد در حوزه اختیارات شهرداریها نیست و تلاش تمامی متولیان امر را میطلبد.
چگونه میتوان مردم را به استفاده از حمل و نقل عمومی تشویق کرد؟
با توجه به مطلوبیت سفرهای شخصی، هزینه پایین سوخت، پارک حاشیهای بدون کنترل و عدم برخورد جدی پلیس در کوچهها و معابر، نبود سیستمهای هوشمند ثبت تخلف، ضعف و ناکارآمدی حمل و نقل عمومی نظیر ناوگان فرسوده، ایستگاه نامناسب، عدم قابلیت اعتماد در زمان سفر و سرفاصله اتوبوسها، عدم تأمین سامانههای اطلاع رسانی و پایشی برخط از موقعیت اتوبوس، تخصیص نیافتن خط ویژه، کنترل چراغ راهنمایی با اولویت دهی اتوبوس، پرداخت الکترونیک کرایه و غیره نمیتوان انتظار داشت در کشور ما حمل و نقل عمومی سودآور باشد. از این رو دولت کمک هزینهای را به شهرداریها برای کمک به بهره برداران حمل و نقل عمومی لحاظ کرده که با توجه به بحرانهای اقتصادی میزان آن چشمگیر نیست. انتظار میرود با هدفمندی یارانهها و افزایش قسمت سوخت، بخشی از عوائد آن به توسعه حملو نقل عمومی و نوسازی ناوگان تخصیص یابد.
با این اوصاف محدودیت تردد هسته مرکزی شهرها، میتواند مشوقی باشد برای استقبال از اتوبوس و گذر از خودرو محوری تا بدین ترتیب با افزایش تعداد مسافر از حدود ۲۰۰ نفر در روز به بیش از هزار نفر توجیه اقتصادی برای بهره برداران دولتی و خصوصی ناوگان عمومی فراهم آید.
ساخت پارکینگهای طبقاتی تا چه اندازه در کنترل ترافیک شهر تأثیر گذار است؟
اصولاً عدم انطباق عرضه و تقاضا منجر به ناکارآمدی یک سیستم میشود. وقتی یک مجموعه تفریحی، درمانی، فروشگاهی، بانک، بیمارستان یا هر مجموعه جاذب سفر دیگری بدون تأمین پارکینگ متقاضیان ساخته شود، بسیاری از معابر اطراف را متأثر میکند، بنابراین جانمایی صحیح کاربریها، مطالعات عارضه سنجی ترافیکی، تأمین پارکینگ لازم طبق ضوابط و معیارهای فنی و اعمال قانون در صورت توقف خارج از پارکینگها میتواند بهبود مدیریت ترافیکی را به همراه داشته باشد.
در حال حاضر در کشور ما ضوابط و عزمی جدی برای برخورد با تخلفات و جمعآوری پارک حاشیهای نیست، زیرا الگوی شهرسازی، توزیع کاربریهای تجاری در حاشیه خیابانها، عدم تمرکز کاربریها به صورت اقماری مثل شهرک سلامت، شهرکخودرو، فروشگاههای متمرکز میوه و اقلامخوراکی و غیره مانع از حذف پارک حاشیهای شده است. با این حال میتوان برای رفع این مشکلات با در نظر گرفتن یک رینگ خارج از هسته مرکزی شهرها اقدام به ایجاد پارکینگ طبقاتی کرد.