«غروب برجام» با سکوت گذشت

تفاوت شی‌جی‌پینگ و ولادیمیر پوتین 

مدت‌ها پیش از شروع غافلگیرانه جنگ «حماس ـ اسرائیل»، غرب با گره زدن سرنوشت برجام و انجام تعهدات خود در این روز با جنگ اوکراین، از ادامه تحریم‌های تسلیحاتی ایران خبر داده و ۱۸ اکتبر را روزی هشدار دهنده برای جمهوری اسلامی خوانده بودند. تهران نیز به این تهدیدها به فراخور غلظت‌هایش پاسخ می‌داد. ازجمله این‌که «ناصر کنعانی» در واکنش به غوغای برپا شده گفته بود:« صبرکن تا روزموعود.»
روز موعود به سر رسید اما در سکوت؛ نه طرف‌های غربی و نه تهران در این‌باره آن کردند که تهدید می‌کردند. این سکوت چه معنا دارد؟ آیا ترجیح طرف‌ها عبور مسالمت‌آمیز از روزی است که می‌توانست ـ یا می‌تواند ـ نقطه عطفی در نوع تعاملات آینده ایران و غرب باشد؟ آیا این سکوت پیامد گفت‌وگوهایی است که مدت‌هاست میان تهران و واشنگتن جریان دارد؟ آیا جنگ حماس ـ اسرائیل اولویت‌های تازه‌تری را در دستور کار همه طرف‌ها قرار داده و غرب نمی‌خواهد در کنار دو جنگ جاری در خاورمیانه و اروپا، جبهه دیگری گشوده شود؟ اگر پاسخ به همه پرسش‌های بالا مثبت است، چرا وضعیت در حالت انجماد باقی مانده و بلاتکلیفی در نتیجه بخشی هشت سال توافق برای رسیدن به این روز که «روز انتقال» نامیده شده، آینده روشنی را پیش رو نمی‌گذارد؟
براساس توافق‌نامه برجام، طرف غربی (اعم از امریکا و تروئیکای اروپایی) متعهد است که ذیل بند «غروب برجام» محدودیت‌های سازمان ملل در زمینه تحقیق و توسعه (R&D) و تولید موشک‌های بالستیک ایران که قابلیت حمل کلاهک اتمی دارند را بردارد. سازمان ملل نیز در باره رفع ممنوعیت واردات و صادرات فناوری مرتبط با صنایع موشکی نظیر موشک و پهپاد با برد ۳۰۰ کیلومتر (۱۸۶ مایل) یا بیشتر اقدام کند. براین اساس آمریکا نیز ملزم است لایحه‌ای به کنگره این کشور فرستاده و برای پایان‌دادن به تحریم‌ بخش‌های اقتصادی ایران، در خواست قانونی کند. همچنین ایالات متحده ملزم به حذف (Remove) تحریم برخی از افراد و نهادهای مرتبط با برنامه هسته‌ای ایران است. تعهدات اروپائیان نیز شامل حذف تحریم‌های مربوط به برنامه هسته‌ای ایران است. در مقابل تهران می‌بایست براساس گزارش مدیر کل آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای، تعهدات پادمانی خود را اجرا کرده و پروتکل الحاقی را در مجلس شورای اسلامی مصوب کند. اما هیچ‌یک از آنچه تعهدات طرف‌های امضاء کننده برجام خوانده شده، تا روز موعود که همان ۲۶ آنلاین(۱۸ اکتبر) انجام نشد.
سکوت همه طرف‌ها در عبور از «روز انتقال» دو مفهوم تفسیری را با خود دارد: نخست؛ توافق طرف‌ها برای منتظر ماندن در نتیجه مذاکرات تهران ـ واشنگتن. در این صورت، هیچ‌یک خواستار تشدید تنش‌ها نیست و اوضاع به روال جاری و نیم بند در اعمال تحریم‌ها تا نتیجه روشن ادامه می‌یابد.
دوم؛ غرب با نگاه به بحران جاری در پی جنگ حماس ـ اسرائیل به عمد از بروز یک بحران تازه پرهیز می‌کند. به عبارت دیگر اگر تا پیش از این غربی‌ها مذاکرات برجامی را به جنگ اوکراین گره زده و بر شمار اتهام‌ها و تحریم‌های خود علیه ایران افزودند و همین امر یک مانع و متغیر تأثیرگذار در چگونگی تعامل با تهران شد، اکنون جنگ جاری در منطقه به این فرایند افزوده شده است. در واقع غربی‌ها به نوبت در پی گشودن گلوگاه‌هایی هستند که اکنون به گونه سلسله مراتب عمودی در اولویت دستور کار آنان قرار گرفته است. در این حال غربی‌ها نیک می‌دانند که در صورت هرگونه اقدامی در این باره که از سوی تهران به خصومت بیشتر تعبیر شود با واکنش متقابل و شاید غیر قابل پیش بینی روبرو شوند. از این روست که اروپاییان برخلاف هشدارهای پیشین خود، هیچ اقدام تنبیهی مانند فعال کردن «سیستم ماشه» را در سطح پارلمان‌هایشان به عمل نیاوردند. آژانس‌بین‌المللی انرژی هسته‌ای گزارشی را منتشر نکرد؛ واشنگتن موضوع خاصی را در این‌باره به اطلاع کنگره نرساند؛ دبیر کل سازمان ملل متحد نیز به شورای امنیت مراجعه نکرد. ترجیح تهران نیز فعلا عبور آرام از «روز انتقال» بود.
بدیهی است ادامه بلاتکلیفی در وضع جاری الزاماً نفع ملموسی را به ویژه برای تهران نخواهد داشت، مگر پرهیز از تشدید تنش در هنگامه شعله‌ور بودن جنگ «حماس ـ اسرائیل» که خود بحرانی بزرگ برای گستره منطقه خاورمیانه است.
«غروب برجام »و «روز انتقال» از کنار هیاهوی جنگ «حماس ـ اسرائیل» با سکوت گذشت.