
خلاصه کتاب هاریسون بیماری های اعصاب 2015 (ویراست نوزدهم) ( نویسنده گروه نویسندگان )
خلاصه کتاب هاریسون بیماری های اعصاب 2015 (ویراست نوزدهم) به دانشجویان پزشکی، دستیاران و پزشکان کمک می کند تا در کوتاه ترین زمان به هسته اصلی و اطلاعات کلیدی مباحث نورولوژی این مرجع معتبر دست یابند. این راهنما، با ساختاری منطقی و پوششی جامع، به عنوان یک همراه ارزشمند در مسیر درک عمیق بیماری های مغز و اعصاب، مسیر یادگیری را هموار می سازد.
کتاب اصول طب داخلی هاریسون، به عنوان ستون فقرات دانش پزشکی، همواره مورد توجه پزشکان و دانشجویان در سراسر جهان بوده است. ویرایش نوزدهم آن در سال 2015، به ویژه در بخش بیماری های اعصاب، منبعی غنی از به روزترین یافته ها و رویکردهای درمانی تا آن زمان را ارائه می دهد. حجم گسترده این کتاب، گاهی اوقات دسترسی سریع به اطلاعات حیاتی را برای مرور یا آمادگی آزمون دشوار می سازد. به همین دلیل، نیاز به یک خلاصه جامع و کاربردی از بخش نورولوژی هاریسون 2015، به شدت احساس می شود. این خلاصه تلاش می کند تا جوهره اصلی هر فصل را به شکلی منسجم و قابل فهم ارائه دهد تا خوانندگان بتوانند با صرف زمان کمتر، بیشترین بهره را از این منبع ارزشمند ببرند.
بخش اول: رویکرد کلی به بیمار مبتلا به بیماری عصبی و ابزارهای تشخیصی
در گام های اولیه مواجهه با بیماری های عصبی، پزشکان نیازمند رویکردی ساختارمند و دقیق هستند. این بخش از خلاصه هاریسون نورولوژی 2015، به ابزارها و تکنیک های اساسی می پردازد که پایه و اساس تشخیص و درمان در نورولوژی را تشکیل می دهند و هر پزشک مجرب، با آن ها آشنایی کامل دارد.
فصل ۴۳۷: رویکرد به بیمار مبتلا به بیماری عصبی
اولین قدم در مواجهه با هر بیماری عصبی، شامل شرح حال گیری دقیق نورولوژیک است. در این فرآیند، پزشک باید به شکایت اصلی بیمار، زمان شروع و سیر پیشرفت علائم، و همچنین هرگونه علائم همراه دیگر توجه ویژه ای داشته باشد. یک معاینه سیستمیک و هدفمند عصبی نیز ضروری است؛ این معاینه وضعیت ذهنی، عملکرد اعصاب کرانیال، سیستم حرکتی، حسی و رفلکس ها را شامل می شود. هر یک از این مراحل، اطلاعاتی حیاتی برای تعیین محل ضایعه و تشخیص افتراقی فراهم می آورد.
فصل ۴۳۸: معاینه غربالگری عصبی
معاینه غربالگری عصبی، یک مرور سریع و کارآمد از سیستم عصبی است که به تشخیص اولیه ضایعات نورولوژیک کمک می کند. این معاینات با مانورهای ساده و در عین حال روشمند، می توانند پزشک را در مسیر تشخیص زودرس و ارجاع به موقع بیمار یاری رسانند. اهمیت این غربالگری ها در شناسایی الگوهای غیرطبیعی نهفته است که می توانند نشان دهنده یک مشکل اساسی باشند.
فصل ۴۴۰: تصویربرداری از دستگاه عصبی در اختلالات عصبی
تصویربرداری از دستگاه عصبی، یکی از ستون های اصلی تشخیص در نورولوژی محسوب می شود. انتخاب روش تصویربرداری مناسب، بستگی به شرایط بالینی بیمار و نوع ضایعه مشکوک دارد.
انواع تصویربرداری
- سی تی اسکن (CT Scan): برای بررسی خونریزی های حاد، شکستگی های جمجمه و ضایعات استخوانی، انتخابی سریع و در دسترس است.
- ام آر آی (MRI): با جزئیات بیشتر، به ویژه در تشخیص ضایعات نرم بافت مانند تومورها، بیماری های دمیلینه کننده (مانند ام اس)، سکته های مغزی (به خصوص در مراحل اولیه با DWI)، و ضایعات طناب نخاعی کاربرد فراوان دارد. سکانس های T1، T2 و FLAIR اطلاعات مختلفی از بافت ها ارائه می دهند.
- پت اسکن (PET Scan) و اسپکت اسکن (SPECT Scan): برای ارزیابی فعالیت متابولیک و جریان خون مغزی، و در تشخیص افتراقی دمانس ها یا کانون های تشنجی مفید هستند.
اندیکاسیون ها و کنترااندیکاسیون ها
هر روش تصویربرداری، اندیکاسیون ها و کنترااندیکاسیون های خاص خود را دارد. برای مثال، ام آر آی در بیماران دارای ایمپلنت های فلزی خاص ممنوع است، در حالی که سی تی اسکن ممکن است به دلیل تابش اشعه محدودیت هایی داشته باشد. انتخاب صحیح روش، به پزشک در رسیدن به تشخیص بیماری های عصبی هاریسون کمک شایانی می کند.
فصل ۴۴۲: بررسی های الکترودیاگنوستیک
این بررسی ها اطلاعات عملکردی ارزشمندی را از سیستم عصبی فراهم می آورند که مکمل یافته های بالینی و تصویربرداری هستند.
الکتروانسفالوگرافی (EEG)
اصولاً، EEG فعالیت الکتریکی مغز را ثبت می کند. این روش در تشخیص تشنج و صرع در هاریسون 2015، آنسفالوپاتی ها و اختلالات خواب بسیار کاربردی است. الگوهای پاتولوژیک مانند موج آهسته، اسپایک و کمپلکس های شارپ، می توانند نشان دهنده فعالیت تشنجی یا اختلال عملکرد مغزی باشند.
پتانسیل های برانگیخته (Evoked Potentials)
شامل پتانسیل های برانگیخته حسی سوماتو سنسوری (SSEP)، پتانسیل های برانگیخته بینایی (VEP) و پتانسیل های برانگیخته شنوایی ساقه مغز (BAEP) می شوند. این آزمایش ها در تشخیص ضایعات دمیلینه کننده (مانند MS) و بررسی مسیرهای حسی در سیستم عصبی مرکزی کاربرد دارند.
الکترومیوگرافی (EMG) و هدایت عصبی (NCS)
این تست ها برای ارزیابی عملکرد اعصاب محیطی و عضلات استفاده می شوند. یافته های آن ها در تشخیص نوروپاتی ها، میوپاتی ها، رادیکولوپاتی ها (فشار بر ریشه های عصبی) و بیماری های پیوستگاه عصبی-عضلانی (مانند میاستنی گراویس) بسیار مهم هستند. پزشکان با کمک این روش ها می توانند بین ضایعات عضلانی و عصبی تمایز قائل شوند.
فصل ۴۴۳: تکنیک پونکسیون کمری (LP)
پونکسیون کمری یا LP، یکی از تکنیک های مهم تشخیصی در نورولوژی است. این روش برای جمع آوری مایع مغزی نخاعی (CSF) از فضای ساب آراکنوئید به کار می رود.
تجربه نشان داده است که تشخیص های پیچیده نورولوژیک اغلب در گروی تحلیل دقیق مایع مغزی نخاعی است که از طریق پونکسیون کمری به دست می آید.
اندیکاسیون های اصلی آن شامل شک به عفونت های سیستم عصبی مرکزی (مننژیت، آنسفالیت)، بیماری های دمیلینه کننده (MS)، خونریزی ساب آراکنوئید و برخی نوروپاتی های ایمونولوژیک است. کنترااندیکاسیون ها شامل افزایش فشار داخل جمجمه، کوآگولوپاتی (اختلال انعقادی) و عفونت در محل انجام LP هستند. تفسیر یافته های CSF (شمارش سلولی، پروتئین، قند، کشت) در بیماری های مختلف، اطلاعات حیاتی برای تشخیص فراهم می آورد.
فصل ۴۴۴: بیولوژی بیماری های نورولوژیک
درک عمیق از بیماری های عصبی مستلزم آشنایی با اساس مولکولی، ژنتیکی و پاتوفیزیولوژیک آن هاست. این فصل به مفاهیمی چون نورودژنراسیون (تخریب پیشرونده سلول های عصبی)، نورواینفلامیشن (التهاب سیستم عصبی) و ترمیم عصبی می پردازد. این مبانی بیولوژیک، درک ما را از مکانیسم های بیماری زا و راهبردهای درمانی آینده شکل می دهند.
بخش دوم: بیماری های عمده نورولوژیک و رویکردهای تشخیصی-درمانی
این بخش، هسته اصلی خلاصه مباحث اعصاب هاریسون را تشکیل می دهد و به بررسی دقیق ترین و به روزترین اطلاعات در مورد بیماری های شایع و مهم نورولوژیک می پردازد. پزشکان در هر مرحله از آموزش و فعالیت حرفه ای خود، با این مباحث به طور مداوم درگیر هستند.
فصل ۴۴۵: تشنج و اپی لپسی
تشنج و صرع، اختلالات شایع سیستم عصبی هستند که با فعالیت الکتریکی غیرطبیعی در مغز مشخص می شوند.
تعاریف و طبقه بندی
تشنج ها به دو دسته اصلی کانونی (Focal) و ژنرالیزه (Generalized) تقسیم می شوند. تشنج کانونی از یک منطقه خاص در مغز شروع می شود، در حالی که تشنج ژنرالیزه کل مغز را درگیر می کند. صرع به وضعیتی گفته می شود که فرد حداقل دو تشنج بدون عامل تحریک کننده مشخص و با فاصله زمانی کافی داشته باشد.
اتیولوژی
علل تشنج متنوع هستند و می توانند شامل عوامل ساختاری (مانند تومور، ضایعات عروقی)، متابولیک (مانند هیپوگلایسمی)، ژنتیکی و یا ناشناخته باشند.
تشخیص
تشخیص بر اساس شرح حال دقیق، معاینه نورولوژیک، الکتروانسفالوگرافی (EEG) برای ثبت فعالیت الکتریکی مغز و تصویربرداری مغز (MRI یا CT Scan) برای شناسایی ضایعات ساختاری است.
درمان
درمان اصلی شامل داروهای ضدتشنج (AEDs) است که باید بر اساس نوع تشنج و عوارض جانبی احتمالی دارو انتخاب شوند. در موارد مقاوم به درمان دارویی، جراحی صرع یا رژیم کتوژنیک ممکن است در نظر گرفته شود.
فوریت ها
استاتوس اپیلپتیکوس، یک فوریت پزشکی است که نیاز به مداخله فوری برای کنترل تشنج های مداوم دارد تا از آسیب مغزی جلوگیری شود.
فصل ۴۴۶: بیماری های عروق مغزی (سکته مغزی)
سکته مغزی، یکی از علل اصلی ناتوانی و مرگ و میر در سراسر جهان است که مطالعه دقیق آن در هاریسون 2015 مغز و اعصاب، برای هر پزشک ضروری است.
انواع سکته
سکته مغزی عمدتاً به دو نوع ایسکمیک (Ischemic Stroke) ناشی از انسداد جریان خون و هموراژیک (Hemorrhagic Stroke) ناشی از خونریزی در مغز تقسیم می شود.
عوامل خطر و پیشگیری
عوامل خطر شامل فشار خون بالا (HTN)، دیابت، دیس لیپیدمی، آترواسکلروز و فیبریلاسیون دهلیزی هستند. کنترل این عوامل، نقش حیاتی در پیشگیری از سکته مغزی دارد.
پاتوفیزیولوژی سکته ایسکمیک و TIA
سکته ایسکمیک زمانی رخ می دهد که جریان خون به بخشی از مغز متوقف شود. حمله ایسکمیک گذرا (TIA) نیز علائمی مشابه سکته دارد، اما موقتی است و پیش درآمدی برای سکته های آینده محسوب می شود. درک قلمروهای عروقی مغز برای تشخیص محل ضایعه ضروری است.
تشخیص و مدیریت حاد
تشخیص سریع و اقدام در زمان طلایی (معمولاً 4.5 ساعت برای سکته ایسکمیک)، برای تجویز رژیم ترومبولیتیک (tPA) یا انجام ترومبکتومی مکانیکی حیاتی است. این مداخلات می توانند نتایج بالینی بیمار را به طرز چشمگیری بهبود بخشند.
سکته هموراژیک
شامل خونریزی داخل مغزی (ICH) و خونریزی ساب آراکنوئید (SAH) است که اغلب ناشی از آنومالی های عروقی مانند آنوریسم یا AVM هستند. مدیریت این موارد نیازمند رویکردهای تخصصی، از جمله کنترل فشار خون و در برخی موارد، جراحی است.
پیشگیری ثانویه و توانبخشی
پس از سکته، پیشگیری ثانویه با داروهای ضد پلاکت، استاتین ها و کنترل فشار خون برای جلوگیری از سکته های آتی ضروری است. توانبخشی فیزیکی، شغلی و گفتاردرمانی نقش مهمی در بازگرداندن عملکرد بیمار دارد.
فصل ۴۴۷: میگرن و دیگر سردردهای اولیه
سردردها، یکی از شایع ترین شکایات عصبی هستند و درک طبقه بندی آن ها برای تشخیص و درمان بیماری های نورولوژیک هاریسون حیاتی است.
طبقه بندی سردرد
سردردها به دو دسته اولیه (بدون علت زمینه ای مشخص) و ثانویه (ناشی از یک بیماری دیگر) تقسیم می شوند. میگرن، سردرد تنشی و سردرد خوشه ای از جمله سردردهای اولیه هستند.
میگرن
میگرن با درد شدید، ضربان دار، معمولاً یک طرفه و همراه با علائمی مانند تهوع، استفراغ و حساسیت به نور و صدا مشخص می شود. برخی از بیماران پیش از شروع سردرد، پدیده اورا را تجربه می کنند. درک پاتوفیزیولوژی میگرن به انتخاب درمانی مناسب کمک می کند.
درمان
درمان میگرن شامل داروهای حاد برای تسکین درد (مانند تریپتان ها، مسکن ها) و داروهای پروفیلاکتیک (پیشگیری کننده) برای کاهش فراوانی و شدت حملات (مانند بتابلوکرها، ضدافسردگی ها) است.
فصل ۴۴۸: بیماری آلزایمر و دیگر دمانس ها
دمانس، یک سندرم بالینی است که با کاهش پیشرونده عملکردهای شناختی مشخص می شود و زندگی روزمره فرد را تحت تأثیر قرار می دهد.
تعریف دمانس و اتیولوژی
دمانس مجموعه ای از علائم است که شامل اختلال در حافظه، تفکر، زبان و رفتار می شود. بیماری آلزایمر شایع ترین علت دمانس است، اما دمانس عروقی، دمانس فرونتوتمپورال و دمانس با اجسام لوئی نیز از علل مهم به شمار می روند.
آلزایمر
بیماری آلزایمر با تجمع پلاک های آمیلوئیدی و کلافه های تاو در مغز مشخص می شود. تظاهرات بالینی آن شامل فراموشی پیشرونده، اختلال در قضاوت و حل مسئله و تغییرات رفتاری است. سیر بیماری معمولاً آهسته و پیشرونده است.
تشخیص
تشخیص بر اساس معیارهای بالینی، تست های شناختی (مانند MMSE)، تصویربرداری مغز (MRI) برای رد سایر علل و در برخی موارد، بیومارکرهای خاص در CSF است.
درمان و مدیریت
در حال حاضر درمان قطعی برای آلزایمر وجود ندارد، اما داروهایی مانند مهارکننده های کولین استراز و آنتاگونیست های NMDA می توانند سرعت پیشرفت علائم را کاهش دهند. مدیریت علائم رفتاری و ارائه حمایت به مراقبین نیز بخش مهمی از درمان است.
فصل ۴۴۹: بیماری پارکینسون و دیگر بیماری های حرکتی
بیماری پارکینسون، یکی از شایع ترین اختلالات حرکتی است که در هاریسون 2015 به تفصیل شرح داده شده است.
بیماری پارکینسون
پاتوفیزیولوژی آن با کاهش سلول های تولیدکننده دوپامین در جسم سیاه مغز مشخص می شود. علائم اصلی شامل برادی کینزی (کندی حرکت)، لرزش استراحت (Resting Tremor)، رژیدیتی (سفتی عضلانی) و بی ثباتی وضعیتی هستند.
تشخیص افتراقی
تشخیص پارکینسون نیازمند افتراق آن از پارکینسونیسم آتیپیک و سایر اختلالات حرکتی است که علائم مشابهی دارند.
درمان
درمان اصلی شامل جایگزینی دوپامین با لوودوپا، استفاده از آگونیست های دوپامین و مهارکننده های آنزیمی است. در موارد پیشرفته و مقاوم به درمان دارویی، درمان های جراحی مانند تحریک عمقی مغز (DBS) ممکن است در نظر گرفته شود.
سایر اختلالات حرکتی
این بخش همچنین به سایر اختلالات حرکتی مانند لرزش اساسی (Essential Tremor)، دیستونی (انقباضات غیرارادی عضلانی)، تیک (حرکات یا صداهای ناگهانی و تکراری) و سندرم پای بی قرار می پردازد.
فصل ۴۵۰: اختلالات آتاکسیک و فصل ۴۵۱: تقسیم بندی آتاکسی اسپینوسربلار
آتاکسی به ناهماهنگی و اختلال در حرکت ارادی اطلاق می شود. انواع مختلفی از آتاکسی وجود دارد، از جمله آتاکسی مخچه ای، حسی و وستیبولار. این اختلالات می توانند علل ژنتیکی (مانند آتاکسی اسپینوسربلار) یا اکتسابی (مانند آسیب مغزی، کمبود ویتامین) داشته باشند. تشخیص و مدیریت این اختلالات، نیازمند درک عمیق از سیستم عصبی تعادلی است.
فصل ۴۵۲: بیماری اسکلروز جانبی آمیوتروفیک (ALS) و دیگر بیماری های نورون حرکتی
ALS یک بیماری نورودژنراتیو پیشرونده است که نورون های حرکتی فوقانی و تحتانی را درگیر می کند. تظاهرات بالینی شامل ضعف عضلانی پیشرونده، fasciculations (انقباضات کوچک عضلانی قابل مشاهده زیر پوست) و آتروفی عضلانی است. تشخیص بر اساس یافته های بالینی و EMG/NCS است. متأسفانه در حال حاضر درمان قطعی وجود ندارد و مدیریت بر حمایت و بهبود کیفیت زندگی متمرکز است.
فصل ۴۵۳: بیماری های پرایون
این فصل به بیماری های پرایون، از جمله بیماری کروتسفلت-یاکوب (Creutzfeldt-Jakob Disease) می پردازد که ناشی از پروتئین های بد تاخورده (پرایون ها) هستند. این بیماری ها پیشرونده، کشنده و با تظاهرات عصبی مختلف همراه هستند. درک پاتوفیزیولوژی پرایون ها، برای پزشکان در تشخیص و مدیریت این بیماری های نادر اما وخیم ضروری است.
فصل ۴۵۴: اختلالات سیستم عصبی اتونوم
سیستم عصبی اتونوم مسئول کنترل عملکردهای غیرارادی بدن مانند ضربان قلب، فشار خون و هضم است. اختلالات این سیستم می توانند منجر به مشکلاتی مانند اورثوستاتیک هیپوتنشن (افت فشار خون وضعیتی)، اختلالات گوارشی و اختلال عملکرد مثانه شوند. تشخیص و مدیریت این اختلالات پیچیده است و به درک دقیق از عملکرد سیستم های سمپاتیک و پاراسمپاتیک نیاز دارد.
فصل ۴۵۵: نورالژی تری ژمینال، Bell’s Palsy و اختلالات اعصاب کرانیال
نورالژی تری ژمینال با درد شدید و ناگهانی در صورت، معمولاً در قلمرو عصب سه قلو مشخص می شود. درمان آن شامل داروهای ضدتشنج و در موارد مقاوم، روش های جراحی است. فلج بل (Bell’s Palsy)، فلج حاد عصب صورت است که معمولاً خودبه خود بهبود می یابد، اما کورتیکواستروئیدها می توانند به تسریع بهبودی کمک کنند. این فصل همچنین به بررسی سایر اختلالات اعصاب کرانیال می پردازد که با آسیب به یکی از دوازده عصب مغزی همراه هستند و می توانند منجر به علائم حسی یا حرکتی خاص شوند.
فصل ۴۵۶: بیماری های طناب نخاعی
طناب نخاعی یک ساختار حیاتی است که اطلاعات را بین مغز و بدن منتقل می کند. ضایعات طناب نخاعی می توانند ناشی از تروما (آسیب نخاعی)، میلوپاتی فشاری (ناشی از تومور یا دیسک)، یا بیماری های التهابی مانند میلوپاتی عرضی (Transverse Myelitis) باشند. تظاهرات بالینی بر اساس سطح و نوع ضایعه متفاوت است و می تواند شامل ضعف، بی حسی یا اختلال عملکرد مثانه و روده باشد. تشخیص و رویکرد درمانی در این موارد حیاتی است.
فصل ۴۵۷: ضربه و دیگر ضایعات ترومایی مغز
آسیب مغزی تروماتیک (TBI)، یکی از مهم ترین علل مرگ و میر و ناتوانی در افراد جوان است. این ضایعات شامل کونکاشن (Concussion)، هماتوم ها (اپیدورال، ساب دورال)، و آسیب آکسونال منتشر (Diffuse Axonal Injury) می شوند. طبقه بندی شدت TBI و درک پاتوفیزیولوژی آن، به پزشکان در مدیریت حاد و بلندمدت بیماران کمک می کند. هدف اصلی، حفظ فشار خون مغزی و کاهش فشار داخل جمجمه است.
فصل ۴۵۸: اسکلروز چندگانه (MS) و دیگر بیماری های دمیلینه کننده
اسکلروز چندگانه (MS) یک بیماری خودایمنی است که با دمیلیناسیون (تخریب پوشش میلین اعصاب) در سیستم عصبی مرکزی مشخص می شود. این بیماری در هاریسون 2015 به طور مفصل بررسی شده است.
MS
پاتوفیزیولوژی MS شامل حملات سیستم ایمنی به میلین است. انواع مختلفی از MS وجود دارد، از جمله عودکننده-فروکش کننده (Relapsing-Remitting) که شایع ترین نوع است، و پیشرونده اولیه (Primary Progressive). این بیماری در بین جوانان شیوع بالایی دارد.
تظاهرات بالینی
علائم MS بسیار متنوع هستند و می توانند شامل علائم حسی (بی حسی، گزگز)، حرکتی (ضعف، اسپاستیسیته)، بینایی (نوریت اپتیک)، تعادلی، شناختی و خستگی شدید باشند.
تشخیص
تشخیص بر اساس معیارهای مک دونالد، یافته های MRI مغز و نخاع (پلاک های دمیلیناسیون)، و در برخی موارد، بررسی مایع مغزی نخاعی (CSF) است.
درمان
درمان شامل داروهای تعدیل کننده بیماری (DMTs) برای کاهش دفعات و شدت حملات (مانند اینترفرون ها، گلاتیرامر استات، داروهای خوراکی و تزریقی جدیدتر) و درمان حملات حاد با کورتیکواستروئیدها است. مدیریت علائم و توانبخشی نیز نقش مهمی در بهبود کیفیت زندگی بیماران دارد.
فصل ۴۵۹: نوروپاتی محیطی
نوروپاتی محیطی به آسیب اعصاب خارج از مغز و طناب نخاعی اطلاق می شود.
طبقه بندی
نوروپاتی ها به انواع مونونوروپاتی (درگیری یک عصب) و پلی نوروپاتی (درگیری چندین عصب) تقسیم می شوند. همچنین، می توانند آکسونال (آسیب به آکسون عصب) یا دمیلینیزان (آسیب به میلین) باشند و بر اعصاب حسی، حرکتی یا اتونومیک تأثیر بگذارند.
علل شایع
علل نوروپاتی محیطی بسیار متنوع هستند و شامل دیابت، مصرف برخی داروها، بیماری های سیستمیک (مانند بیماری های کلیوی یا تیروئید)، و بیماری های خودایمنی می شوند.
تشخیص
تشخیص بر اساس شرح حال، معاینه نورولوژیک و تست های EMG/NCS است که به تمایز بین انواع نوروپاتی کمک می کند.
اصول درمان
درمان نوروپاتی عمدتاً بر کنترل بیماری زمینه ای (مانند کنترل قند خون در دیابت) و مدیریت علائم (به ویژه درد نوروپاتیک) متمرکز است.
فصل ۴۶۰: سندرم گیلن باره (GBS) و سایر نوروپاتی های وابسته به سیستم ایمنی
سندرم گیلن باره (GBS) یک نوروپاتی حاد و خودایمنی است که پس از عفونت (معمولاً تنفسی یا گوارشی) رخ می دهد و در هاریسون 2015 به عنوان یک اورژانس نورولوژیک مهم معرفی شده است.
GBS
پاتوفیزیولوژی GBS شامل حمله سیستم ایمنی به میلین اعصاب محیطی است. علائم شامل ضعف پیشرونده و صعودی عضلات (معمولاً از پاها شروع شده و به سمت بالا پیشرفت می کند) است که می تواند به درگیری عضلات تنفسی منجر شود. تشخیص بالینی است و توسط EMG/NCS و LP (افزایش پروتئین بدون افزایش سلول در CSF) تایید می شود. درمان شامل ایمونوگلوبولین وریدی (IVIG) یا پلاسمافرزیس است.
CIDP (Chronic Inflammatory Demyelinating Polyneuropathy)
CIDP یک نوروپاتی دمیلینه کننده مزمن و خودایمنی است که علائم مشابه GBS دارد اما سیر آن مزمن و عودکننده است. تشخیص و درمان آن نیز مشابه GBS است اما نیاز به درمان های طولانی مدت تر دارد.
فصل ۴۶۱: میاستنی گراویس و سایر بیماری های پیوستگاه عصبی عضلانی
میاستنی گراویس یک بیماری خودایمنی است که پیوستگاه عصبی-عضلانی را درگیر می کند.
میاستنی گراویس
پاتوفیزیولوژی آن با تولید آنتی بادی علیه گیرنده های استیل کولین در پیوستگاه عصبی-عضلانی مشخص می شود که منجر به ضعف عضلانی نوسان دار و پیشرونده می شود. علائم می تواند شامل دوبینی، افتادگی پلک، اختلال در بلع و ضعف عضلات دست و پا باشد. تشخیص بر اساس علائم بالینی، تست تنسیلون (Tensilon Test)، و آزمایش آنتی بادی ها است. درمان شامل مهارکننده های کولین استراز، سرکوب کننده های ایمنی و در برخی موارد، تیمکتومی (جراحی برداشتن تیموس) است.
بحران میاستنیک و بحران کولینرژیک
این دو وضعیت فوریت پزشکی هستند. بحران میاستنیک تشدید شدید ضعف عضلانی (به ویژه عضلات تنفسی) است و بحران کولینرژیک ناشی از دوز بیش از حد داروهای مهارکننده کولین استراز است که علائم مشابهی ایجاد می کند. تمایز بین این دو و مدیریت صحیح آن ها حیاتی است.
فصل ۴۶۲: دیستروفی های عضلانی و سایر بیماری های عضلانی (میوپاتی ها)
این فصل به بررسی انواع دیستروفی های عضلانی (مانند دیستروفی عضلانی دوشن و بکر) می پردازد که بیماری های ژنتیکی و پیشرونده ای هستند و منجر به ضعف و آتروفی عضلات می شوند. همچنین، سایر میوپاتی های اکتسابی و ارثی که می توانند ناشی از التهاب، اختلالات متابولیک یا داروها باشند، مورد بحث قرار می گیرند. تظاهرات بالینی، تشخیص (با اندازه گیری آنزیم های عضلانی، EMG و بیوپسی عضله) و اصول مدیریت در این بیماری ها اهمیت زیادی دارند.
بخش سوم: مباحث خاص و اختلالات روان پزشکی مرتبط با نورولوژی
این بخش از خلاصه اصول طب داخلی هاریسون اعصاب، جنبه های کمتر بالینی اما به همان اندازه مهم را پوشش می دهد و ارتباط تنگاتنگ نورولوژی با روان پزشکی و مسائل خاص بیماران بستری را روشن می سازد.
فصل ۴۶۳: مسائل مختلف در مشاوره نورولوژیک بیمار بستری
مشاوره نورولوژیک در بیمارستان، نیازمند ارزیابی سریع و دقیق بیمار، تشخیص افتراقی و مدیریت مناسب است. پزشکان باید به وضعیت بالینی بیمار، داروهای مصرفی و تداخلات احتمالی توجه کنند. این فصل، نکات عملی را برای مدیریت بیماران با مشکلات نورولوژیک حاد در محیط بیمارستانی ارائه می دهد که می تواند تجربه های عملی ارزشمندی را به همراه داشته باشد.
فصل ۴۶۴: سندرم خستگی مزمن
سندرم خستگی مزمن (CFS)، یک بیماری پیچیده است که با خستگی شدید و طولانی مدت، همراه با علائمی مانند اختلال خواب، درد عضلانی و مفصلی، و مشکلات شناختی مشخص می شود. این فصل به تعریف، معیارهای تشخیص و رویکردهای درمانی چندوجهی برای این سندرم می پردازد که اغلب نیازمند مدیریت بین رشته ای است.
فصل ۴۶۵: بیولوژی اختلال های روان پزشکی
درک مبانی نوروبیولوژیک اختلالات خلقی (مانند افسردگی و اختلال دوقطبی)، اضطرابی (مانند اختلال اضطراب فراگیر و پانیک) و سایکوتیک (مانند اسکیزوفرنی) برای هر پزشک ضروری است. این فصل به نقش انتقال دهنده های عصبی، ساختارهای مغزی و عوامل ژنتیکی در پاتوژنز این اختلالات می پردازد.
فصل ۴۶۶: اختلال های روانی
این فصل خلاصه ای از اختلالات روان پزشکی شایع و تظاهرات بالینی آن ها را ارائه می دهد. از افسردگی عمده و اختلالات اضطرابی گرفته تا سایکوز و اختلالات شخصیتی، پزشکان باید قادر به تشخیص اولیه و ارجاع مناسب بیماران باشند. این دانش به بهبود همکاری بین نورولوژیست ها و روان پزشکان کمک شایانی می کند.
فصل ۴۶۷: الکل و الکلیسم
مصرف حاد و مزمن الکل می تواند عوارض نورولوژیک متعددی داشته باشد. آنسفالوپاتی ورنیکه (ناشی از کمبود تیامین) و نوروپاتی الکلی از جمله مهم ترین آن ها هستند. این فصل به سندروم ترک الکل و مدیریت آن نیز می پردازد که یک فوریت پزشکی محسوب می شود.
فصل ۴۶۸: اختلالات مرتبط با اپیوئید
اعتیاد به اپیوئیدها و سوءمصرف آن ها، تأثیرات قابل توجهی بر سیستم عصبی مرکزی دارد. این فصل به بررسی عوارض نورولوژیک ناشی از مصرف اپیوئیدها و راهبردهای مدیریت سندرم ترک و عوارض جانبی آن ها می پردازد. این دانش به پزشکان کمک می کند تا در مواجهه با بیماران دچار سوءمصرف مواد، رویکرد درمانی صحیح را اتخاذ کنند.
فصل ۴۶۹: کوکائین و دیگر داروهایی که مورد سوءاستفاده قرار می گیرند
این بخش به عوارض نورولوژیک ناشی از مصرف مواد مخدر محرک (مانند کوکائین و متامفتامین) و توهم زا می پردازد. این عوارض می توانند شامل سکته مغزی، تشنج، سردرد و اختلالات شناختی باشند. شناخت این عوارض برای تشخیص و درمان بیماران در اورژانس و کلینیک ها حیاتی است.
فصل ۴۷۰: اعتیاد به نیکوتین
نیکوتین، با وجود قانونی بودن، ماده ای بسیار اعتیادآور است و اثرات قابل توجهی بر سیستم عصبی دارد. این فصل به بررسی تأثیرات نیکوتین بر سلامت مغز، مکانیسم های اعتیاد و راهبردهای ترک آن می پردازد. درک این جنبه ها به پزشکان کمک می کند تا بیماران را در مسیر ترک سیگار و بهبود سلامت عصبی یاری رسانند.
فصل ۴۷۱: بیماری های عصبی – روانی در سربازان جنگی
این فصل بر اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) و دیگر مسائل نوروپسیکولوژیک مرتبط با سربازان جنگی و کهنه سربازان تمرکز دارد. ترومای جنگ می تواند منجر به طیف وسیعی از مشکلات عصبی و روانی شود که نیاز به درک تخصصی و رویکردهای درمانی متناسب دارد. این بخش به اهمیت حمایت روان پزشکی و نورولوژیک در این جمعیت خاص می پردازد.
چرا این خلاصه از هاریسون 2015 بهترین منبع برای شماست؟
این خلاصه کتاب هاریسون بیماری های اعصاب 2015 (ویراست نوزدهم) فراتر از یک معرفی ساده است و تلاشی است برای فراهم آوردن یک ابزار کارآمد و دقیق برای دسترسی به عمق دانش پزشکی. همانطور که دانشجویان پزشکی و پزشکان با چالش زمان محدود برای مطالعه منابع حجیم روبرو هستند، این خلاصه به عنوان یک پل ارتباطی عمل می کند که دسترسی به مفاهیم پیچیده نورولوژی را آسان تر می سازد. در این خلاصه سعی شده است تا تمام فصول مرتبط با نورولوژی در هاریسون 2015 به صورت ساختارمند و با تأکید بر نکات کلیدی پوشش داده شود، چیزی که اغلب در محتواهای رقیب، که بیشتر به معرفی و فروش کتاب می پردازند، یافت نمی شود.
تمرکز اصلی این مقاله بر ارائه محتوای هسته ای و حیاتی کتاب است تا خواننده بتواند در زمان های حساس، همچون پیش از امتحان، راند بیمارستانی یا ویزیت بیمار، به سرعت به اطلاعات مورد نیاز خود دست یابد. دقت علمی و استناد به یکی از معتبرترین منابع پزشکی جهان، از دیگر نقاط قوت این خلاصه است. این رویکرد نه تنها به افزایش درک و یادگیری کمک می کند، بلکه بهینه سازی آن برای موتورهای جستجو نیز به شما امکان می دهد تا دقیقاً همان چیزی را که به دنبالش هستید، بدون اتلاف وقت پیدا کنید.
داشتن دسترسی سریع به اطلاعات کلیدی هاریسون، می تواند تفاوت معناداری در یادگیری و عملکرد بالینی پزشکان ایجاد کند.
این خلاصه به گونه ای طراحی شده است که بتواند مکمل مطالعه عمیق کتاب اصلی باشد، و نه جایگزین آن. با مرور این نکات مهم، می توان پایه ای محکم از دانش نورولوژی بنا کرد و سپس برای جزئیات بیشتر و مطالعات موردی، به سراغ نسخه کامل هاریسون 2015 مغز و اعصاب رفت. این یک راهنمای کاربردی است که به شما کمک می کند در مسیر پیچیده نورولوژی، با اطمینان قدم بردارید و اطلاعات را به گونه ای سازماندهی کنید که یادگیری را پایدارتر و مؤثرتر سازد.
نتیجه گیری: ارزش هاریسون در دستان شما
کتاب اصول طب داخلی هاریسون، برای دهه ها به عنوان کتاب مقدس طب داخلی شناخته شده و جایگاهی بی بدیل در آموزش و عمل بالینی دارد. ویرایش نوزدهم آن، اطلاعاتی جامع و به روز را در زمینه بیماری های اعصاب ارائه می دهد که برای هر متخصص پزشکی ضروری است. خلاصه کتاب هاریسون بیماری های اعصاب 2015 (ویراست نوزدهم) که پیش روی شماست، تلاش کرده تا این اقیانوس دانش را به قطراتی قابل دسترس و کاربردی تبدیل کند.
این خلاصه به شما امکان می دهد تا در زمان های محدود، به درکی عمیق و ساختارمند از مباحث پیچیده نورولوژی برسید و آمادگی خود را برای مواجهه با چالش های بالینی افزایش دهید. آن را به عنوان یک ابزار قدرتمند و مکملی هوشمندانه برای یادگیری خود در نظر بگیرید. در نهایت، باید به یاد داشت که این خلاصه می تواند دروازه ای برای ورود به دنیای غنی تر کتاب اصلی باشد. هر زمان که نیاز به جزئیات بیشتر، درک عمیق تر از پاتوفیزیولوژی، یا مطالعه موردی داشتید، به نسخه کامل کتاب مراجعه کنید؛ چرا که هیچ چیزی جایگزین مطالعه منبع اصلی نخواهد شد. این خلاصه تنها راهی است برای اینکه مسیر یادگیری شما را هموارتر و مؤثرتر سازد.