معرفی سریال زیرخاکی ۴
فریبرز باغ بیشه، شخصیتی که با گنج جستجوگری های پرماجرایش در حافظه جمعی ایرانیان حک شده، با سریال زیرخاکی ۴ بار دیگر به میدان بازگشت و مخاطبان را به سفری تازه، پر از طنز و اتفاقات پیش بینی نشده برد. این فصل نیز همچون سری های پیشین، ماجراهایی کمدی و اجتماعی را در بستر تاریخ معاصر ایران روایت می کند که باعث لبخند و تأمل بینندگان می شود.
سریال «زیرخاکی» از زمان آغاز پخش خود در سال ۱۳۹۹، به یکی از پرمخاطب ترین مجموعه های کمدی تلویزیون ایران تبدیل شده است. هر فصل از این سریال، با روایت های جذاب و بازی های درخشان، توانسته است جایگاه ویژه ای در میان بینندگان پیدا کند و ماجراهای فریبرز باغ بیشه، همسرش پریچهر و پسرشان کاوه، همواره مورد توجه قرار گرفته است. با شروع فصل چهارم، انتظارات برای دیدن ادامه مسیر این خانواده پردردسر و سرانجام جستجوهای فریبرز برای یافتن گنج، به اوج خود رسید.
شناسنامه سریال زیرخاکی ۴: نگاهی به عوامل و جزئیات فنی
«زیرخاکی ۴» که ادامه منطقی و البته پرهیجان ماجراهای فصول قبلی است، با همان تیم حرفه ای و کاربلد به روی آنتن رفت. این سریال با ژانر کمدی، اجتماعی، ماجراجویانه و طنز-تاریخی خود، همچنان به شیوه استادانه جلیل سامان، مخاطب را هم به خنده وا می دارد و هم به تفکر. جزئیات فنی و تیم تولید این مجموعه نقش اساسی در موفقیت آن داشته اند.
عوامل اصلی و گروه تولید
مغز متفکر پشت سریال «زیرخاکی»، جلیل سامان است که هم مسئولیت نویسندگی و هم کارگردانی این اثر را بر عهده دارد. توانایی او در خلق داستان های پیچیده و در عین حال کمدی، و هدایت بازیگران برای ایفای نقش های به یادماندنی، از نقاط قوت اصلی این مجموعه محسوب می شود. رضا نصیری نیا نیز به عنوان تهیه کننده، بستر لازم برای تحقق این اثر را فراهم آورده است. موسیقی متن سریال که توسط آرش بادپا ساخته شده، نیز به خوبی با فضای طنز و ماجراجویانه زیرخاکی هماهنگ است و به خلق اتمسفر خاص آن کمک می کند.
| عنوان | جزئیات |
|---|---|
| نام کامل سریال | زیرخاکی ۴ (Zirkhaki 4) |
| ژانر | کمدی، اجتماعی، ماجراجویانه، طنز-تاریخی |
| کارگردان و نویسنده | جلیل سامان |
| تهیه کننده | رضا نصیری نیا |
| سال تولید و پخش | اسفند ۱۴۰۲ (رمضان) و نوروز ۱۴۰۳ |
| شبکه پخش | شبکه یک سیما |
| تعداد قسمت ها (فصل ۴) | ۱۶ قسمت |
| موسیقی متن | آرش بادپا |
زمان پخش و پلتفرم های دسترسی
فصل چهارم سریال زیرخاکی از اول رمضان ۱۴۰۲ (۲۲ اسفند ماه) آغاز شد و در ایام نوروز ۱۴۰۳ نیز پخش آن ادامه یافت. هر شب ساعت ۲۲:۰۰ از شبکه یک سیما، مخاطبان می توانستند پیگیر ماجراهای فریبرز و خانواده اش باشند. این زمان بندی هوشمندانه، فرصت مناسبی را برای خانواده ها فراهم آورد تا در کنار یکدیگر به تماشای این سریال کمدی بنشینند. علاوه بر پخش تلویزیونی، «زیرخاکی ۴» در پلتفرم های پخش آنلاین ایرانی مانند فیلیمو و نماوا نیز در دسترس قرار گرفت تا کاربران بتوانند در هر زمان و مکانی که تمایل دارند، قسمت های پخش شده را مشاهده کنند.
جوایز و دستاوردها
سریال زیرخاکی در طول پخش سه فصل قبلی خود، توانسته است جوایز و افتخارات متعددی را کسب کند که نشان دهنده محبوبیت و کیفیت آن در میان مخاطبان و منتقدان است. از جمله این افتخارات می توان به کسب عنوان پربیننده ترین مجموعه تلویزیونی رمضانی در سال ۹۹ برای فصل اول اشاره کرد. این موفقیت ها، انتظارات را برای فصل چهارم نیز بالا برد و «زیرخاکی ۴» نیز با استقبال گسترده ای مواجه شد. البته به دلیل زمان نسبتاً کوتاه از پایان پخش این فصل، هنوز آمار رسمی جوایز و نامزدی های احتمالی برای آن منتشر نشده است.
خلاصه داستان جامع زیرخاکی ۴: ماجراهای جدید فریبرز در جستجوی گنج
داستان «زیرخاکی ۴» چهار سال پس از وقایع فصل سوم آغاز می شود؛ جایی که فریبرز باغ بیشه و خانواده اش همچنان درگیر ماجرای گنج نایافته خود هستند. این فاصله زمانی نه تنها به داستان عمق بیشتری می بخشد، بلکه بستری برای تحولات جدید در شخصیت ها و مسیر داستانی فراهم می کند.
بازگشت پس از چهار سال: از زیرخاکی تا سینما
فریبرز که پس از ناکامی در یافتن گنج در روستای مورد نظر، از یافتن آن ناامید شده، این بار به دنبال آرزوی دیرین خود می رود: ستاره سینما شدن. این تغییر مسیر، دستمایه موقعیت های کمدی فراوانی می شود. او در تلاش برای ورود به دنیای هنر، با چالش ها و اتفاقات طنزی روبه رو می شود که فقط از فریبرز باغ بیشه برمی آید. این بخش از داستان، فرصتی برای پرداختن به زوایای دیگری از شخصیت فریبرز و آرزوهای پنهان او فراهم می آورد و جنبه های جدیدی از کمدی را به نمایش می گذارد.
سفری پر از چالش های کمدی
در ادامه ماجراهای فریبرز، پریچهر و کاوه، آن ها به خارج از کشور سفر می کنند. این سفر نه تنها مکان های جدیدی را به داستان اضافه می کند، بلکه آن ها را با فرهنگ ها و موقعیت های متفاوتی روبرو می سازد که به خودی خود منبع کمدی و هیجان است. مواجهه با شخصیت های جدید و رویدادهای غیرمنتظره، این سفر را به یکی از پرماجراترین بخش های سریال تبدیل می کند. فریبرز در این سفر نیز همچنان با نادانی ها و طمع های شیرینش، خود و خانواده اش را در موقعیت های بغرنج اما خنده دار قرار می دهد.
سرنخ های تازه برای گنج دیرینه
در دل همین ماجراهای کمدی و تلاش برای ورود به سینما، ناگهان سرنخی تازه از همان گنج قدیمی و زیرخاکی که فریبرز سال ها به دنبالش بوده، پیدا می شود. این سرنخ جدید، امید را به دل فریبرز بازمی گرداند و او را دوباره وارد مسیر پر پیچ و خم جستجو می کند. این بخش از داستان، هیجان و کشش را به اوج می رساند، زیرا مخاطب می خواهد بداند که آیا این بار فریبرز موفق به یافتن گنج خواهد شد یا خیر. این تلفیق ماجراجویی گنج و آرزوی سینما، زیرخاکی ۴ را به فصلی پویا و پر از اتفاق بدل ساخته است.
بازیگران زیرخاکی ۴ و تحلیل نقش آفرینی ها: زوج هنری و شخصیت های مکمل
یکی از دلایل اصلی محبوبیت و موفقیت سریال «زیرخاکی»، بدون شک تیم بازیگری قدرتمند آن، به ویژه زوج اصلی داستان است. بازیگران این مجموعه با توانایی خود در خلق لحظات کمدی و عمیق، توانسته اند شخصیت هایی را به یادگار بگذارند که به سختی فراموش می شوند.
پژمان جمشیدی: از فریبرز باغ بیشه تا ستاره سینما
پژمان جمشیدی در نقش فریبرز باغ بیشه، همچنان نقطه ثقل کمدی سریال است. او توانایی بی نظیری در ایفای نقش مردی طماع، ساده لوح اما دوست داشتنی دارد که همیشه درگیر ماجراهای عجیب و غریب می شود. در «زیرخاکی ۴»، تحول شخصیت فریبرز از یک گنج جو به یک آرزومند سینما، ابعاد جدیدی به بازی جمشیدی می بخشد. او با مهارت خود، موقعیت هایی را که شاید در نگاه اول تکراری به نظر برسند، با ظرافت و طنزی نو به نمایش می گذارد و هر بار مخاطب را غافلگیر می کند.
ژاله صامتی: پریچهر، تکیه گاهی هوشمندانه
ژاله صامتی در نقش پریچهر، همسر فریبرز، مکمل فوق العاده ای برای پژمان جمشیدی است. پریچهر با هوشمندی، دلسوزی و گاهی اوقات تندی های مادرانه و همسرانه اش، تعادل را در خانواده باغ بیشه برقرار می کند. شیمی قوی میان صامتی و جمشیدی، یکی از ستون های اصلی طنز موقعیت در سریال است. پریچهر همواره سعی می کند فریبرز را از دردسر دور کند یا راه حلی برای مشکلات او بیابد، اما اغلب خود نیز ناخواسته وارد ماجراهای فریبرز می شود. نقش آفرینی ژاله صامتی، با جزئیات و ظرافت های خاص خود، عمق بیشتری به داستان می بخشد و او را به شخصیتی محبوب در میان مخاطبان تبدیل کرده است.
رایان سرلک و سایر کاراکترهای کلیدی
رایان سرلک در نقش کاوه، فرزند خانواده، نیز با وجود سن کم، حضوری موثر و دوست داشتنی دارد. کاوه اغلب به عنوان وجدان خانواده یا محرکی برای اتفاقات جدید عمل می کند. علاوه بر این سه نفر، بازیگرانی چون گیتی قاسمی، سیاوش چراغی پور، بهراد خرازی، منصور نصیری، خسرو احمدی و اصغر نقی زاده نیز با نقش آفرینی های خود، به غنای سریال افزوده اند. هر کدام از این بازیگران، با اضافه کردن ابعاد جدید به داستان و ایجاد موقعیت های طنز، به جذابیت کلی «زیرخاکی ۴» کمک شایانی کرده اند. توانایی این تیم در ایجاد هماهنگی و باورپذیری در میان موقعیت های کمدی و گاه جدی، از نقاط قوت اصلی سریال محسوب می شود.
نقد و بررسی سریال زیرخاکی ۴: نگاهی عمیق به نقاط قوت و ضعف
سریال «زیرخاکی ۴» همچون فصول پیشین، با ترکیبی از طنز، ماجراجویی و نگاهی به تاریخ معاصر ایران، توانسته است جایگاه خود را در میان مخاطبان تثبیت کند. اما هر اثری نقاط قوت و ضعف خاص خود را دارد که بررسی آن ها به درک بهتر ارزش هنری آن کمک می کند.
نقاط قوت: از طنز موقعیت تا عمق اجتماعی
«زیرخاکی ۴» در چندین بعد موفق عمل کرده است که در ادامه به آن ها اشاره می شود:
داستان گویی جذاب
این فصل نیز موفق شده است خط اصلی جستجوی گنج را با روایت های فرعی متنوع و خلاقانه پیوند زند. داستان گویی در زیرخاکی هرگز به ورطه تکرار نمی افتد و همیشه عنصر غافلگیری را برای مخاطب حفظ می کند. تغییر هدف فریبرز از گنج جویی مطلق به ستاره شدن، یک چرخش هوشمندانه بود که توانست انرژی تازه ای به داستان ببخشد.
طنز موقعیت و دیالوگ های فراموش نشدنی
کمدی «زیرخاکی» از شخصیت ها و موقعیت های غیرمنتظره ای نشأت می گیرد که فریبرز و پریچهر خود را در آن می یابند. دیالوگ های بامزه و هوشمندانه، به ویژه تبادل کلامی بین فریبرز و پریچهر، از نقاط اوج طنز سریال است. این نوع کمدی به جای تکیه بر جوک های لحظه ای، از بطن شخصیت ها و واکنش های آن ها در برابر موقعیت های عجیب بیرون می آید که ماندگارتر است.
عمق اجتماعی و بازتاب تاریخ
جلیل سامان با ظرافت خاصی، در دل ماجراهای کمدی فریبرز، به نمایش هوشمندانه بخش هایی از تاریخ معاصر ایران (به ویژه دهه های ۵۰ و ۶۰) و نقد زیرپوستی برخی شرایط جامعه می پردازد. مسائلی مانند وضعیت روستاهای محروم، وعده های بی اساس، یا تصمیم های اشتباه توسط افراد غیرمتخصص، همگی در قالب طنز به تصویر کشیده می شوند. این رویکرد، سریال را از یک کمدی صرف فراتر برده و به اثری با ابعاد فکری عمیق تر تبدیل می کند.
«در دنیای کسب وکار امروز، اگر می خواهید به قول معروف سری توی سرها در بیاورید، باید کمر همت را ببندید. یادتان باشد، نابرده رنج، گنج میسر نمی شود.»
کارگردانی و فضاسازی استادانه
جلیل سامان توانایی ویژه ای در خلق فضایی نوستالژیک و در عین حال طنزآمیز دارد. صحنه پردازی ها، لباس ها و اتمسفر کلی سریال، بیننده را به دل سال های گذشته می برد و حسی از آشنایی و خاطره بازی را زنده می کند. کارگردانی او در حفظ ریتم کمدی و ایجاد تعادل بین لحظات جدی و شوخی، قابل تحسین است.
تنوع خرده روایت ها
ماجرای اصلی فصل چهارم، که تلاش فریبرز برای یافتن قبرستانی بود که چمدان حاوی گنج را در آن پنهان کرده بود، به خرده روایت های جذاب و متعددی منجر شد. این تنوع در داستان ها، از یکنواختی سریال جلوگیری کرده و همواره تازگی و کشش را برای مخاطب حفظ می کند.
نقاط ضعف و بحث های پیرامون سریال
با وجود نقاط قوت فراوان، برخی منتقدان و مخاطبان به احتمال تکرار برخی الگوهای داستانی یا فرمول های کمدی در «زیرخاکی ۴» اشاره کرده اند. هرچند که بازیگران توانسته اند با مهارت خود این حس تکرار را به حداقل برسانند، اما گاهی اوقات برخی موقعیت ها کمی از تازگی افتاده بودند. همچنین، بخش هایی از داستان ممکن است از نظر منطق روایی یا شخصیت پردازی، جایی برای بهبود داشته باشند. پایان بندی فصل چهارم نیز با واکنش های متفاوتی روبرو شد که در بخش پایانی مقاله به آن با جزئیات بیشتری پرداخته خواهد شد.
بازخوردهای مخاطبان و منتقدان
«زیرخاکی ۴» در مجموع با بازخورد مثبت مخاطبان روبرو شد، به ویژه در ایام نوروز که زمان مناسبی برای تماشای سریال های کمدی خانوادگی است. بسیاری از کاربران در شبکه های اجتماعی و نظرسنجی ها، از بازی پژمان جمشیدی و ژاله صامتی، طنز سریال و داستان های پرهیجان آن تمجید کردند. منتقدان نیز به طور کلی به جنبه های مثبت سریال، به ویژه در بخش کمدی و اجتماعی، اشاره داشتند و آن را اثری قابل قبول در کارنامه تلویزیون ایران دانستند.
مقایسه زیرخاکی ۴ با فصول پیشین: سیر تحول یک کمدی ماندگار
سریال «زیرخاکی» از فصل اول تا چهارم، مسیری از تکامل و تغییر را طی کرده است. هر فصل توانسته است ابعاد جدیدی به داستان و شخصیت ها بیفزاید و جایگاه خود را در کمدی تلویزیون ایران تثبیت کند. مقایسه «زیرخاکی ۴» با فصول پیشین، به درک بهتر این تحول کمک می کند.
تداوم یا تغییر: بررسی تکامل زیرخاکی
فصل چهارم «زیرخاکی» توانست روح اصلی سریال را حفظ کند؛ همان ترکیب طنز، ماجراجویی و نگاه به تاریخ. با این حال، تغییر موقعیت فریبرز و سفر او به خارج از کشور، وسعت داستان را افزایش داد و خرده روایت های جدیدی را به وجود آورد. در فصول اولیه، بیشتر تمرکز بر موقعیت های کمدی ناشی از گنج جویی در داخل کشور و مواجهه با مسائل انقلاب بود. اما در فصل چهارم، داستان پردازی کمی جهانی تر شد و چالش های جدیدی برای شخصیت ها به وجود آورد. این تغییر مکان و شرایط، به جلیل سامان فرصت داد تا از فرمول های تکراری فاصله بگیرد و خلاقیت های تازه ای را به نمایش بگذارد.
تحول شخصیت فریبرز در طول فصول
شخصیت فریبرز باغ بیشه در طول چهار فصل، دستخوش تحولات ظریفی شده است. در حالی که طمع و ساده لوحی او همچنان پایدار است، اما می توان رگه هایی از پختگی و درک بیشتر از زندگی را در او مشاهده کرد، به ویژه در لحظات پایانی فصل چهارم. او در هر فصل با چالش های جدیدی روبرو شده که او را مجبور به سازگاری کرده است. از گرفتار شدن در ماجراهای انقلاب در فصل اول، تا اسارت در عراق در فصل سوم، و سپس تلاش برای ستاره سینما شدن و سفر به خارج در فصل چهارم، هر یک از این تجربه ها به نوعی به تکامل شخصیت او کمک کرده است. «زیرخاکی ۴» توانست این سیر تحول را ادامه دهد و فریبرز را در موقعیت هایی قرار دهد که عمق بیشتری از شخصیت او را نمایان کند.
جزئیات پنهان و نکات جالب درباره زیرخاکی ۴: رازهای ناگفته
هر اثر هنری، به ویژه سریال های پرطرفدار، اغلب دارای جزئیات پنهان و نکات جالبی هستند که شاید در نگاه اول به چشم نیایند اما به عمق و غنای اثر می افزایند. «زیرخاکی ۴» نیز از این قاعده مستثنی نیست و برخی از این نکات می تواند برای مخاطبان بسیار جذاب باشد.
تحلیل نشانواره (لوگو) سریال: رمزی که فاش شد
یکی از جالب ترین نکات درباره سریال «زیرخاکی» که کمتر به آن پرداخته شده، راز پنهان در نشانواره (لوگو) آن است. لوگوی سریال به شکل یک سکه قدیمی طلایی رنگ طراحی شده که نام سریال به خطوط اسلامی-ایرانی در مرکز آن قرار دارد. اما نکته منحصر به فرد، استفاده از خط عبری در دور سکه است که جمله «دزدهای اسرائیلی عتیقه جات» را قید کرده است. این جمله به فعالیت های یعقوب نیمرودی در ایران، یک تاجر و دلال عتیقه یهودی اسرائیلی که گفته می شود در دهه های پیشین به صورت گسترده در ایران فعالیت داشته، اشاره دارد. این جزئیات هوشمندانه در طراحی لوگو، نه تنها با مضمون گنج جویی سریال ارتباط دارد، بلکه پیامی پنهان درباره تاریخچه و حواشی تجارت عتیقه در ایران را به مخاطب منتقل می کند. این نکته، عمق بیشتری به داستان می بخشد و کنجکاوی بیننده را برمی انگیزد.
حواشی و داستان های پشت صحنه
مانند هر پروژه بزرگ تلویزیونی، تولید «زیرخاکی ۴» نیز با چالش ها و داستان های جالبی در پشت صحنه همراه بوده است. از جمله این موارد می توان به سختی های تصویربرداری در لوکیشن های متعدد، به ویژه در بخش های خارجی، و همچنین هماهنگی با تیم بزرگ بازیگران و عوامل اشاره کرد. تیم تولید با وجود فشار زمان و منابع، تلاش کرده اند تا اثری با کیفیت را به مخاطبان ارائه دهند. همچنین، تعاملات و روابط صمیمانه بین بازیگران در پشت صحنه، که گاهی اوقات در قالب ویدئوهای کوتاه منتشر می شد، نشان دهنده فضای مثبت و همکاری در تیم «زیرخاکی» بوده است.
ارتباط با دیگر آثار جلیل سامان
جلیل سامان، کارگردان «زیرخاکی»، پیش از این نیز آثار موفقی در کارنامه خود دارد که از جمله آن ها می توان به مجموعه تلویزیونی «نفس» اشاره کرد. «زیرخاکی» در واقع دومین همکاری سامان و تهیه کننده، رضا نصیری نیا، پس از «نفس» بود. این ارتباط نشان می دهد که سامان در «زیرخاکی» نیز، همچون آثار قبلی خود، به ترکیب عناصر تاریخی و اجتماعی با روایتی جذاب علاقه دارد. او در «نفس» نیز به رویدادهای تاریخی و سیاسی ایران پرداخته بود، اما با لحنی جدی تر. «زیرخاکی» را می توان ادامه علاقه او به روایت تاریخ معاصر ایران دانست، اما این بار با رویکردی کمدی و طنز.
پایان بندی سریال زیرخاکی ۴: سرانجام گنج و فریبرز (هشدار: اسپویل کامل داستان!)
پایان هر فصل از «زیرخاکی» همواره با هیجان و ابهاماتی همراه بوده که مخاطب را برای فصل بعدی مشتاق نگه می داشت. اما پایان بندی «زیرخاکی ۴» کمی متفاوت تر و تأمل برانگیزتر بود و سرانجام گنج و فریبرز را به شکلی قطعی تر (اما باز هم با امکان ادامه) رقم زد.
لحظه نهایی و تصمیم سرنوشت ساز
در قسمت پایانی فصل چهارم، پس از ماجراها و تلاش های فراوان، بالاخره فریبرز باغ بیشه به سکه های گنج دست پیدا می کند. چمدان پر از سکه ها در دست او و پریچهر است و به نظر می رسد که به آرزوی دیرین خود رسیده اند. با این حال، در لحظه ای سرنوشت ساز و تأمل برانگیز، فریبرز تصمیم می گیرد که از سکه ها دست بکشد. این تصمیم غیرمنتظره، حاصل صحبت های پریچهر درباره دردسرهایی بود که در طول این سال ها به خاطر گنج کشیده اند، و همچنین نقش فرزند دوم خانواده که در راه است، در این تصمیم بسیار تأثیرگذار بود. پریچهر با منطق و عاطفه خود، فریبرز را متقاعد می کند که خوشبختی واقعی در چیزهای دیگری است و این گنج تنها منبع دردسر بوده است.
تحلیل پیام های پنهان پایان بندی
تصمیم فریبرز برای کنار گذاشتن گنج، هرچند که برای برخی از مخاطبان کمی عجولانه یا حتی باورناپذیر به نظر رسید – زیرا چهار فصل تمام زندگی او بر مدار همین گنج می چرخید – اما حامل پیامی عمیق تر بود. این پایان بندی نشان می دهد که ارزش های زندگی واقعی، فراتر از ثروت و مادیات است. خانواده، آرامش و رهایی از بند طمع، می تواند گنجی باارزش تر از هر سکه ای باشد. با این حال، همین تصمیم، سوالاتی را نیز درباره آینده سریال ایجاد کرد. برخی گمان کردند که این پایان به معنای اتمام همیشگی «زیرخاکی» است، چرا که وقتی فریبرز مهمترین هدف زندگی اش را کنار بگذارد، دیگر مبنایی برای ادامه داستان باقی نمی ماند. اما با نگاهی دیگر، می توان امیدوار بود که سریال در نقطه ای به پایان رسید که هنوز می تواند در وضعیت و ماجرایی کاملاً جدید، ادامه یابد.
پایان بندی زیرخاکی ۴، پیامی فراتر از یک کمدی ساده بود؛ این پیام درباره ارزش های واقعی زندگی و رهایی از بند طمع بود.
آیا زیرخاکی ۵ در راه است؟ گمانه زنی ها و شایعات
همواره پس از پایان یک فصل از سریال های پرطرفدار، سوال درباره ادامه آن و ساخت فصل های بعدی، ذهن مخاطبان را به خود مشغول می کند. «زیرخاکی ۴» نیز از این قاعده مستثنی نبود و پایان بندی خاص آن، گمانه زنی ها درباره «زیرخاکی ۵» را افزایش داد.
اظهارات عوامل و انتظارات مخاطبان
پس از پایان پخش «زیرخاکی ۴»، هنوز اظهارنظر رسمی و قطعی از سوی عوامل اصلی سریال، جلیل سامان (کارگردان و نویسنده) یا رضا نصیری نیا (تهیه کننده) درباره ساخت یا عدم ساخت فصل پنجم منتشر نشده است. با این حال، محبوبیت بالای سریال و بازخوردهای مثبت مخاطبان، این امید را زنده نگه می دارد که شاید در آینده ای نزدیک، تصمیم به تولید فصل جدیدی گرفته شود. بسیاری از طرفداران سریال در فضای مجازی و نظرسنجی ها، خواستار ادامه ماجراهای فریبرز و خانواده اش هستند و معتقدند که پتانسیل های داستانی فراوانی برای فصل های آتی وجود دارد.
آینده ای مبهم برای فریبرز باغ بیشه
همانطور که در بخش پایان بندی اشاره شد، تصمیم فریبرز برای کنار گذاشتن گنج، یک نقطه عطف مهم در داستان بود. این تصمیم می تواند به دو شکل تفسیر شود: اول اینکه فریبرز دیگر آن فریبرز گنج جوی سابق نیست و زندگی او وارد فاز جدیدی شده است که دیگر نیازی به جستجوی زیرخاکی ندارد و این به معنای پایان سریال است. دوم اینکه، این تغییر مسیر می تواند زمینه را برای ماجراهای کاملاً جدید و متفاوت فراهم کند. شاید فریبرز در فصل پنجم، با اهداف و آرزوهای دیگری، وارد ماجراهای جدیدی شود که به کلی با گذشته اش متفاوت باشد. این ابهام، به جلیل سامان فرصت می دهد تا در صورت تمایل به ساخت فصل جدید، با خلاقیت بیشتری به داستان پردازی بپردازد و مخاطبان را با فریبرز باغ بیشه ای متفاوت آشنا کند. در نهایت، باید منتظر ماند و دید که آیا عوامل «زیرخاکی» تصمیم می گیرند بار دیگر فریبرز را به میدان بازگردانند یا خیر.
سخن پایانی: جایگاه زیرخاکی ۴ در کمدی تلویزیون ایران
سریال «زیرخاکی ۴» بار دیگر توانست نشان دهد که جلیل سامان و تیمش توانایی ویژه ای در خلق کمدی های ماندگار و پرمخاطب دارند. این فصل، با حفظ روح اصلی سریال و اضافه کردن ابعاد جدید به داستان و شخصیت ها، نه تنها انتظارات مخاطبان را برآورده کرد، بلکه نشان داد که می توان با تلفیق طنز و نگاهی به مسائل اجتماعی و تاریخی، اثری عمیق و سرگرم کننده تولید کرد. «زیرخاکی ۴» در کنار فصول پیشین خود، جایگاهی ویژه در تاریخ کمدی تلویزیون ایران یافته است و بدون شک، فریبرز باغ بیشه و ماجراهایش، تا سال ها در ذهن و خاطره مخاطبان باقی خواهد ماند. این سریال توانست در اوج خود، پیامی از رهایی و ارزش های واقعی زندگی را به مخاطب منتقل کند.