به گزارش روزنامه شفاف جام جم وی نوشت: “یکی از مهمترین اصول مربیگری و مدیریت در ورزش ناشی از مسائل روانی است.” این اصل روانشناختی به مربی یا مدیر می آموزد که چگونه در صورت تنش ، اختلاف نظر ، ناامیدی یا عصبانیت از تیم تحت هدایت او اطاعت کند. مربی یک تیم فوتبال باید بتواند از هرگونه تنشی جلوگیری کند و مفاصل او باید بتوانند به آرامش و اطمینان برسند. حتی اگر مربی از چنین اصولی پیروی نکند – اگرچه مربیگری از نظر علمی مهم است – او اغلب نمی تواند به اهداف خود برسد.
اکنون این سال مطرح می شود که آیا فرهاد مجیدی به عنوان مربی آبی چنین اصولی را می شناسد؟ قطعا نه. او که به تازگی یک شکست بزرگ را متحمل شده و شکست سختی را مقابل فولاد خوزستان در فینال جام حذفی با تیمش تجربه کرده است ، دقیقاً برعکس آنچه در سطرهای قبلی ذکر کردیم عمل می کند. فرهاد مجیدی به راحتی تنش و ناراحتی بین باشگاه و بازیکنانش را دعوت می کند و همه چیز را خراب می کند. مطمئناً بسیار مناسب و مناسب است که یک مربی به نفع تیمش صحبت کند ، اما باید مراقب بود که او را از پشت بام بیرون نیندازد.
حالا داستان فرهاد مجیدی است ؛ مردی که آسمان و طناب را محکم بست از سقف بیرون انداخت. به لطف او ، استقلال بیش از پیش متشنج است.
شکایت از زمین و زمان
فرهاد مجیدی از زمین و زمان شکایت می کند. از مدیران قبلی و مدیران فعلی گرفته تا دلالان و اطرافیان و دشمنان فرضی و غیر فرضی. او همیشه از آنها شکایت می کند و مدام فرضیه های جدیدی را مطرح می کند. او با ادبیات سخت انتقاد می کند و هر بار چیزهایی می گوید که تازگی ندارد.
فرهاد دستکاری کننده نیست. زمزمه استراتژی او اما تا به حال برای استقلال معتبر نبوده و او راه دیگری را طی کرده است.
هفت شماره اول بلوز در جایی اشتباه بود. اگر می خواهد قهرمان شود و نتیجه می گیرد که زبان قرمز در زمین و مرد شجاع همیشه می خواهند پر از شلوغی و شلوغی فوتبال ایران باشد ، باید همه را دشمن خود تلقی کند. او مجبور بود دائماً در مورد “دستان پشت پرده” صحبت کند ، و اصلاً نمی دانست که امیر قلعهوانی سالها پیش “دستان خود را پشت پرده” بهانه کرده بود و سرانجام به جایی نرسید.
مجیدی جایی است که همیشه آرزو داشت ، بانک استقلال. اما در حال حاضر ، هرچند برای مدت طولانی ، او به ضرر نگرش خود عمل می کند.
16 برابر پایان
همه مصاحبه های انتقادی را نمی توان افراطی نامید ، اما حداقل 16 مصاحبه را می توان در فرهاد مجیدی یافت که طی یک سال و نیم گذشته از مسائل مختلف انتقاد کرده است. 16 گفتگو به معنای ایجاد 16 دوره جدید تنش و درگیری است. این 16 مصاحبه به این معنی است که فرهاد مجیدی تنها است و حداقل در بخش استقلال حضور دارد و هیچکس به طور کامل پشت سر او نیست.
باز هم دشمنان فرضی
به گفته فرهاد مجیدی ، همه آنها دشمن استقلال هستند. مدیران کل سابق و فعلی ، بازیکنان سابق و فعلی ، افراد اطراف باشگاه ، برخی از شرکت ها و برخی خبرنگاران و همچنین عوامل داخلی و خارجی. تصور دشمنی که فرهاد مجیدی تا کنون انجام داده بسیار دشوار است! تجربیات قبلی سایر مربیان در زمینه ایجاد دشمن و تصور دشمن فرضی معمولاً خوب به پایان نمی رسید. البته در برخی موارد ، فرهاد مجیدی قطعاً درست می گوید ، اما هنوز باید کمی بیشتر دوام بیاورد. “