اخبار عمومی

سیاست‌های رفاهی در دوران پسا کرونا

بخش اول: بیکار و فقیر بیکار

خلاصه این متن این است که این بازتاب مهم بعد از ظهور تاج و در دوران پس از تاج گذاری اهمیت زیادی پیدا کرده است که باید محور سیاست رفاهی باشد. در این زمینه توجه به برخی اظهارات ضروری است:

1- بر اساس گزارش ملی فقر و نابرابری، بین سال های 136 تا 1399 جمعیت زیر خط فقر مطلق در خانوارهای تحت پوشش بیمه اجتماعی از 3 درصد به 15 درصد افزایش یافته و در این شاخص 5 برابر شده است. از سوی دیگر، از آنجایی که شیوع ویروس تاج، فقر کارگران را نیز تشدید کرده است، می توان پذیرفت که بیش از هر زمان دیگری با پدیده کارگران فقیر مواجه هستیم.

2- پس از انفجار تاج، موضوع کارگران بیکار و بیکار (Displaced) به عنوان دو موضوع متفاوت در عرصه سیاست مورد توجه قرار گرفته است. از این رو لازم است نهادها، تصمیم گیران و سیاست گذاران ذیربط کشورمان این تمایز سیاستی را مد نظر قرار دهند و البته به طور شفاف و رسمی سیاست های معطوف به این دو جامعه هدف را بیان کنند.

3. از سوی دیگر، با توجه به اینکه افرادی که شغل خود را از دست داده اند و هنوز در حال بهبودی هستند، قبل از اپیدمی کرون جزو آسیب پذیرترین افراد از نظر اقتصادی و تحمل کمتری نسبت به سایر کارگران بودند. تحقیقات در مورد ویژگی‌های نیروی کار جابجا شده توسط تاج نشان می‌دهد که نیروی کار بسیار جوان‌تر، از نظر نژادی و قومیتی متفاوت است و نسبت به نیروی کار متوسط/بالا از تحصیلات رسمی کمتری برخوردار است. برای مثال در ایالات متحده. نزدیک به یک سوم کارگران کم دستمزد و از دست دادن شغل بین 16 تا 24 سال سن دارند، در حالی که رکود به ویژه برای جوانان شدیدتر است و می تواند منجر به آسیب طولانی مدت دستمزدها شود. مهم است که ویژگی های این جامعه هدف به درستی شناسایی و با قدرت کارگروه ایرانی و بر اساس سیاست مشخص شود.

نتیجه این است که اگر بخواهیم با تفکر قبلی ولیعهد و بدون در نظر گرفتن تأثیر عمیق اجتماعی-اقتصادی رفاه ولیعهد بویژه در جوامع مختلف هدف، سیاست اجتماعی را دنبال کنیم، به آن دست خواهیم یافت. افزایش فقر کارکنان و افزایش جمعیت خانوارهای تحت پوشش بیمه اجتماعی زیر خط فقر مطلق از 3 درصد در سال 96 به 15 درصد در سال 1378 به این معناست که سیاست های فقرزدایی این جامعه هدف باید به وضوح مورد تاکید قرار گیرد. و مراقب باشید. . .

* پژوهشگر حوزه سیاست رفاهی