ریاکاری یا اراده دولت بایدن؟

سایه تندروها بر سر اختلافات تهران و غرب 

«جان کربی» هماهنگ‌کننده ارتباطات راهبردی شورای امنیت ملی کاخ سفید، چهارشنبه گذشته در کنفرانس خبری خود گفته است:«این وجوه اکنون در مقایسه با زمانی که در کره جنوبی بودند، مشمول محدودیت‌های قانونی بیشتری خواهند بود و ایالات متحده بر هزینه‌کرد آنها نظارت می‌کند.» او پا را فراتر گذاشته و مدعی شده:«اینکه این پول‌ها کجا می‌روند و برای چه هدفی هزینه می‌شوند، مورد نظارت دقیق ایالات متحده قرار خواهد داشت. پس اگر ایران تلاش کند وجوه را منحرف کند، ما اقدام کرده و دوباره دسترسی ایران به این پول‌ها را مسدود خواهیم کرد.» آیا این اظهارات، اقدامی نمایشی و ریاکارانه از سوی واشنگتن است یا به راستی توافق جاری بر بستری از شن بنا شده است؟
بی‌تردید آنچه رخ داده، یک گام به پیش برای تعدیل روابط پرتنش تهران ـ واشنگتن است. این تنش، سال‌هاست که به طور گسترده بر روابط خارجی تهران با جامعه جهانی و به‌ویژه اتحادیه اروپا سایه دارد. با این حال زود هنگام خواهد بود آنچه رخ داده را بیش از یک گام عقلانی برای کنترل تنش و آرام کردن اوضاع؛ حتی به‌گونه تاکتیکی تفسیر کرد. اگرچه نمی‌توان رویکرد واقع‌گرایانه وزارت امور خارجه را با وجود همه فشارهای ناشی از نگرش‌های افراطی و بعضاً کاسبکارانه مقابل انجام این توافق، از نظر دور داشت. اما گستره اختلاف‌ها و خطر نزدیک شدن آن به «نقطه جوش» هنوز به اندازه‌ای هست که برای عبور از آنها به اراده‌ای هم‌سو نیاز باشد. همین دو روز گذشته و در آستانه اجرای توافق، متنی را روزنامه انگلیسی زبان «تهران تایمز» چاپ تهران منتشر کرد که به تردیدها در باره دنباله‌دار بودن وضع آرام کنونی می‌افزاید. این نشریه انگلیسی زبان که به برخی از فایل‌های صوتی مقام‌های آمریکایی دسترسی یافته و درستی متن‌های سابق در این باره نیز مورد تأیید مقام‌های آمریکایی قرار گرفته، متن فایل صوتی «برت مک گرک» نماینده دولت «جوبایدن» را بازتاب داده است. او در یکی از جلسات که محل آن گفته نشده اظهار داشته است؛ «طرح واقعی» دولت بایدن در قبال ایران، همان «پلن بی» است. مدیر خاورمیانه و شمال آفریقای شورای امنیت ملی آمریکا درباره احیای برنامه جامع اقدام مشترک موسوم به برجام ابراز تردید می‌کند. او به اختلافات با اسرائیلی‌ها درباره بازگشت به برجام به شکل سابق یا تقویت آن و نیز گزینه‌های ممکن اشاره می‌کند. مک‌گرک، می‌گوید؛ باتوجه به احتمال ضعیف احیای برجام، باید به سمت «پلن بی» یا گزینه جایگزین رفت که به معنی انزوای دیپلماتیک، تحریم، اقدام نظامی و خرابکارانه است. اگرچه مقام‌های دولت آمریکا هنوز در این باره واکنش نشان نداده‌اند، اما در صورت درستی سند این فایل، می‌توان چشم‌اندازی از آنچه دولت کنونی ایالات متحده در برابر تهران دنبال می‌کند را گمان کرد. مهم‌تر این‌که واشنگتن در هم‌پایی با تروپیکای اروپایی و ۶۳ امضاء کننده بیانیه‌های نشست فصلی شورای حکام آژانس بین المللی انرژی هسته‌ای، عقب ننشست و هر آنچه را تأیید کرد که مدعیان منتشر کردند. این هم‌پایی در واقع حمایت از آژانس هسته‌ای در بروز اختلافات تازه‌اش با تهران معنا می‌دهد. آیا به راستی واشنگتن، توافق تازه را نوعی «آتش‌بس موقت» برای خرید زمان و در خدمت به فرصت‌های موقعیت ساز آینده تعبیر می‌کند؟ یا نمایشی ریاکارانه است که می‌خواهد مخالفان آتشین هرگونه توافق با تهران را به سکوت وادارد؟
ریاکاری، این روزها نزد دولتمردان اروپایی نیز سکه است. آنان برخلاف آنچه در افواه درباره سیاست‌های تهران می‌گویند، بسیار متفاوت از آنچه است که در حال عمل به آن هستند. رازداری تهران در این‌باره ستودنی است. ممکن است در وقت لزوم تهران ریاکاری‌ها را به زبان آورد؛ اگر به راستی چنین باشد.
ریاکاری یا اراده غرب برای عبور از تنش‌های خشم‌آلود؟ تفاوت نمی‌کند. لازم است تهران دستور کار خود را بر بستری از واقعیت‌ها تعریف کرده و بهره‌مند از فرصت‌ها برای بازگشت به جامعه جهانی شود. این امر ممکن نیست، مگر ایده‌های قدرتمند جایگزین رویکردهایی شود که تا پیش از این ناکارآمدی خود را به اشکال مختلف نشان داده است. مهم‌ترین اقدام، به دست گرفتن ابتکار عمل به عنوان یک متغیر تأثیرگذار به جای تابع شدن در قبال حوادثی است که به آن تحمیل می‌شود. این که واشنگتن به راستی در پی کاستن از تنش‌ها و عبور از «پلن بی» به «پلن سی» یا همان «توافق گام به گام» است یا اجرای «پلن‌بی» همچنان و با پیچیدگی‌هایش در دستور کار باقی مانده، مربوط به طرف مقابل است. مهم این است که تهران چگونه می‌خواهد اوضاع پیش رو را مدیریت کند. سرخوشی به دستاوردهای محدود، ضامن دستاوردهای بعدی نخواهد بود اگر اراده و ایجاد یکدستی در رویکردها وجود نداشته باشد. وزارت امور خارجه استعداد خود را در نگرش واقع گرایانه بروز داده است. لازم است آن را در برابر کج فهمان اصول حاکم در روابط خارجی حمایت کرد.
واقعیت این است که تهران و واشنگتن به دلایل مختلف، تصویر مغشوشی از تعاملات و توافق‌های پیدا و پنهان را میان خود به نمایش گذاشته‌اند. راستی آزمایی اراده واشنگتن با وجود نشانه های متعارض، سخت است. تهران در این باره چه در سردارد؟