اخبار عمومی

از “آینه درس” گرفته تا “گاز پیک نیک” روی سیما

در “Now Kh2” ، کیوان (پدر مهیار) نیز به دنبال گاز پیک نیک است و با همسر و دیگران در مورد این موضوع گفتگو می کند.

در فرهنگ مرجع ما ، براساس عزت و احترام ما ، بنظر می رسد كه گاز پیك نیك سمبل استفاده از تریاک است ، اما چرا با شادی به یاد می آید و حتی در رسانه ملی به شوخی می رود؟ “نرخ های اجتماعی” در زیر پاسخ این سؤال را توضیح می دهد (یک جستجوی ساده در رسانه های معتبر می تواند منابع این داده ها را پیدا کند).
– اولین آسیب اجتماعی در ایران “اعتیاد” است (“طلاق” و “حاشیه نشینی” در دسته های زیر قرار دارند) ،
– بیش از 2.8 میلیون نفر در کشور مصرف کننده مداوم مواد مخدر هستند (10٪ از معتادان زن هستند) ،
– ده میلیون ایرانی معتاد به مواد مخدر هستند (با توجه به میانگین تعداد اعضای خانواده ؛ 3.3 نفر) ،
– بیش از 1.6 میلیون نفر از مواد مخدر به عنوان سرگرمی استفاده می کنند.
– در سالهای اخیر ، تولید تریاک در افغانستان به 9000 تن در سال رسیده است.
تریاک (و مشتقات آن) بیشترین داروی مورد استفاده در ایران است (گل / ماری جوان به رتبه دوم).
– طبق اعلام سازمان های بین المللی ، ایران یکی از پیشروترین مصرف کنندگان تریاک در جهان است.
سن اعتیاد به 16 سال کاهش یافته است.

زیاد تلخ نباشید ، اما اینها حاکی از شیوع مصرف مواد مخدر در ایران (حتی برای لذت) است که یک همتای ارزشمند (یا معتاد به مواد مخدر) را به یک کالای با ارزش (یا حداقل خنثی) تبدیل کرده است – یک چیز بد مانند بسیاری دیگر. شر دیگر بد و حتی خوب نیست. در نتیجه ، مرجع نمادین امروز به مصرف مواد مخدر دیگر تهوع آور نیست (ایجاد احساسات منفی و برانگیختگی). بدون شک ، این تحول فرهنگی / ارزشی را باید با توجه به تغییرات گسترده اقتصادی – اجتماعی ایران و سایر آسیب های اجتماعی درک کرد.

نادیده گرفتن این تغییرات و کاهش مسائل کلان / جامعه به سطح خرد و فرد منجر به سیاستهای متناقض و طنزآمیز شده است: در حالی که گاز پیک نیک (و کوکنار روی نان ، چای بافتنی و چای شیرین) به یک طنز ملی و سیگار سیگار تبدیل شده است. و فروشگاه ها فروخته می شوند ، قلاب ها جمع می شوند و از بین می روند (و البته زیر زمین).

خلاصه ، اگر در اواخر سال 1981 با مجموعه “درس های آینه” از اعتیاد می ترسیدیم ، اواخر سال 2011 با آن شوخی می کردیم. در این سه دهه اعتیاد به مواد مخدر به یک بیماری و یک خرده فرهنگ بیماری تبدیل شده است. به عبارت دیگر ، بخشی از جامعه ایران این روش را برای تأمین نیازهای خود (یا کاهش نیازهای غیرمنتظره آن) انتخاب کرده است. اما چرا این پاسخ موقت و دروغین آنقدر رایج است که دیگر شوخی نیش آور و شیرین نیست؟

P.N.
هیچ راه دیگری برای واقع بینانه بودن در مورد موضوعات اجتماعی وجود ندارد و امیدوارم که نتیجه انتشار این تفاهم نامه ممنوعیتی برای استفاده از اصطلاح گاز پیک نیک در رسانه های ملی نباشد.