چرا حال اقتصاد ایران ۱۰ سال است که خوب نمی‌شود؟

چرا حال اقتصاد ایران ۱۰ سال است که خوب نمی‌شود؟

در یک گزارش جدید ، مرکز تحقیقات اتاق بازرگانی ایران وضعیت اقتصاد ایران را در 10 سال گذشته مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و پاسخ داده است که چرا با وجود همه اقدامات انجام شده ، اقتصاد ایران بهبود نیافته است؟

به گزارش خبر فوری ، اقتصاد ایران در بخش قابل توجهی از دهه 1990 تحت تأثیر تحریم های بین المللی یا تحریم های یک جانبه قرار گرفته و ارتباط با بازارهای بین المللی و نقل و انتقال ارز را با مشکل مواجه کرده است ، اما در عین حال برخی مشکلات داخلی همچنان افزایش یافته است.

محمد قاسمی ، رئیس مرکز تحقیقات اتاق ایران با اشاره به برنامه های پیشنهادی این مرکز برای اجرای اصلاحات جدی اقتصادی در دولت ، چهار عامل را تشدید کرد که در 10 سال گذشته شرایط اقتصادی را بدتر کرده است.

چرا مشکلات اقتصادی فوری ما حل نشده و پاسخ این سال که وضعیت ما بدتر شده است؟ وی می گوید: اول اینکه سیاست داخلی و خارجی ایران به حل مشکلات اقتصادی کمک نمی کند. اگر بگوییم که اقتصاد دارای اولویت است ، همه قدرتهای سیاسی ، چه در داخل و چه در سطح بین المللی ، باید در خدمت اقتصاد باشند ، مادامی که این اتفاق نیفتد. بنابراین ، متأسفانه ، باید بگوییم که اقتصاد فقط اولین مسئله در کشور است.

قاسمی در توضیح دومین دلیل ادامه این وضعیت می گوید: متأسفانه هیچ رویکرد علمی برای مدیریت مسائل اقتصادی کشور وجود ندارد. اگر از اعضای مجمع تشخیص ، مجلس یا دولت بپرسید که مشکلات اقتصادی چگونه حل می شود ، رویکردهای پراکنده و سنتی وجود دارد. متأسفانه تأسیس مزرعه صدف یا کارخانه لوازم برقی یا حداکثر کارخانه پتروشیمی و … هنوز به عنوان نمادی از اقتصاد تلقی می شود. از سوی دیگر ، اقتصاد سیستمی است که به طور سیستماتیک بخش های پولی ، مالی و تجارت بین المللی را گرد هم می آورد. اگر بپذیریم که هدف در اقتصاد رشد بهره وری است ، همه اینها باید در خدمت بهره وری و نوآوری باشد.

رئیس مرکز تحقیقات اتاق ایران سومین دلیل وضعیت فعلی اقتصاد را پراکندگی توانایی کشور در سیاست گذاری اقتصادی عنوان کرده است و می گوید: در کشور ما مشخص نیست که مالی ، پولی و پولی یا سیاست ارزی همه اینها در شوراها و سازمانهای مختلف پراکنده شده اند.

وی دلیل چهارم را چشم انداز درآمدهای نفتی می داند و می افزاید: آیا باید پاسخ این سوال روشن شود که اگر تحریم ها برداشته شود ، با درآمدهای نفتی چه خواهیم کرد؟ اکنون ، در زمان تحریم ها ، آنچه ما با درآمدهای نفتی انجام می دهیم ، تامین کالاهای اساسی و تا حدی تأمین مواد اولیه تولید است. که ما را تهدید می کند. زیرا مشخص نیست این وضعیت تا چه زمانی ادامه خواهد داشت و در حالی که جهان به سمت انرژی جایگزین در حرکت است و ممکن است در مقطعی متوجه شویم که برخی از منابع زیرزمینی ما از نظر اقتصادی کار نمی کنند.

وی گفت: “ما معتقدیم برنامه اقتصادی دولت باید سه هدف داشته باشد.” اول ، کنترل تورم به عنوان عامل اصلی بی ثباتی اقتصاد ایران. ثانیاً ، برخورد با کاهش تولید به عنوان عاملی برای کاهش سهم کشور در اقتصاد جهانی که در 40 سال به نصف کاهش یافته است ، و سوم ، گسترش امنیت اجتماعی و هدایت یارانه ها و مالیات ها. این سه محور اصلی برنامه است که اتاق توسعه داده است و از نظرات متخصصان استفاده می کند.

قاسمی در اشاره به اقدامات اقتصادی غلطی که دولت باید از آن اجتناب کند ، به چهار موضوع اشاره کرد و گفت: اولین کاری که دولت نباید انجام دهد دخالت در قیمت ها است. ما قیمتهای دهه 1950 و سالهای پس از انقلاب را در قیمت داریم ، ما موضوع تورم کلان را به مشکل فروش خرد تبدیل کردیم و سپس فروش گران ترین را مجازات کردیم. متأسفانه همه این روش ها شکست خورده اند.

ادامه می دهد: اقدام دوم پشت درهای بسته و بدون مشورت انجام می شود که همکاری یا مسکن موقت ایجاد نمی کند و سپس جهش های عمده ای در اقتصاد رخ می دهد. علاوه بر این ، مورد سوم این است که دولت می خواهد مشکل اقتصاد را بدون حل مشکل سیاست حل کند.

قاسمی در مصاحبه با وب سایت رسمی اتاق ایران اظهار داشت: آخرین مسئله بی تفاوتی دولت نسبت به علم سیستماتیک اقتصاد است. بسته سیاستی ما به صراحت بیان می کند که مشکل تورم بدون حل مشکل کسری بودجه حل نمی شود. مشکل کسری بودجه بدون حل مشکل سیستم های بازنشستگی و سیستم های قیمت انرژی و مشکل سیستم یارانه حل نمی شود و همه اینها بدون حل مشکل سیستم حمایتی حل نمی شود. بنابراین یک وزیر نمی تواند بگوید که من مسئول آن بخش هستم. برعکس ، حمایت کل کابینه برای حل مشکلات اقتصادی لازم است. تا آنجا که به وزیر کشور مربوط می شود ، او وزیر اقتصاد نیز هست. اگر استاندار با دقت انتخاب نشود و فقط از نظر سیاسی و امن انتخاب نشود ، نتیجه ای خواهیم گرفت و اگر از نظر اقتصادی منصوب شود ، نتیجه متفاوتی خواهد داشت. وزیر امور خارجه به اندازه رئیس بانک مرکزی در بازار ارز و حتی امروز بیشتر در بازار ارز تأثیرگذار بوده است. بنابراین ، کل کابینه باید متحد شود.

انتهای پیام